گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

بغداد همانست که دیدی و شنیدی

رو دلبر نوجوی، چو دربند قدیدی؟!

زین دیک جهان یک دو سه کفگیر بخوردی

باقی، همه دیک آن مزه دارد که چشیدی

الله مراد لی والله مریدی

فرقت علی الله عتیقی و جدیدی

من فرش شدم زیر قدم‌های قضاهاش

خود را نکشد فرش ز پاکی و پلیدی

لا خیر ولا میر، سوی الله تعالی

فالغیبة عنه نفسا غیر سدید

از راحت و دردش نکشم خویش، و ندزدم

قفلی دهدم حکم حق، و گاه کلیدی

لا ارفع عنه بصری طرفة عین

لا امنع عن رب ظریقی و تلیدی

مرا هو العین و بالعین تطری

روحی، و عمادی، و عتادی، و عتیدی

رو خویش درانداز چو گوی، ارچه زنندت

شه را تو به میدان نه که بازیچهٔ عیدی؟!

این خلق چو چوگان و، زننده ملک و بس

فاعل همه او دان، به قریبی و بعیدی

از ناز برون آی، کزین ناز به ارزی

تو روشنی چشم حسینی، نه یزیدی

صالحت و بایعت مع‌العشق علی ان

یاتینی محیاه نصیری و شهیدی

لا اقسم بالوعد و بالصادق فیه

ان قد ملاء العشق مرادی بمریدی

هرجای که خشکیست درین بحر در آرید

تا تر شود و تازه و غرقاب مجیدی

الغصة والصحو جزاء لشحیح

والقهوة والسکر وفاق لسعید

العزةلله تعالی، فتعالوا

فالعز من الله نثار لعبید

یا خامد یا جامد یا منکر سکری

یا قایم فی‌الصورة، یا شر حسیدی

ارواح درین گلشن چون سرو روانند

تو همچو بنفشه به جوانی چه خمیدی؟!

لا حول ولا قوة الا بملیک

یجعلک ملیکا وسنا کل ولید

ای آهوی خوش ناف بران ناف عبر، باف

کز سوسن و از سنبل آن پار چریدی

 
 
 
مولانا

ای دل تو در این غارت و تاراج چه دیدی

تا رخت گشادی و دکان بازکشیدی

چون جولهه حرص در این خانه ویران

از آب دهان دام مگس گیر تنیدی

از لذت و از مستی این دانه دنیا

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

درویش به جز بویِ طعامش نشنیدی

مرغ از پسِ نان خوردن او، ریزه نچیدی

خیالی بخارایی

ای اشک چو در راه طلب گرم دویدی

از خاک درِ دوست به مقصود رسیدی

دل جان نتوانست ز دستِ غم او برد

خوش وقت تو ای اشک که بر آب چکیدی

گفتم که ندیدم دهن تنگ تو را هیچ

[...]

سام میرزا صفوی

دوش ایدل دیوانه بدان مست رسیدی

او مست و تو دیوانه، چه گفتی؟ چه شنیدی؟

صائب تبریزی

یک روز گل از یاسمن صبح نچیدی

پستان سحر خشک شد از بس نمکیدی

تبخال زد از آه جگرسوز لب صبح

وز دل تو ستمگر دم سردی نکشیدی

صد بار فلک پیرهن خویش قبا کرد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه