تماشا مرو نک تماشا توی
جهان و نهان و هویدا توی
چه این جا روی و چه آن جا روی
که مقصود از این جا و آن جا توی
به فردا میفکن فراق و وصال
که سرخیل امروز و فردا توی
تو گویی گرفتار هجرم مگر
که واصل توی هجر گیرا توی
ز آدم بزایید حوا و گفت
که آدم تو بودی و حوا توی
ز نخلی بزایید خرما و گفت
که هم دخل و هم نخل خرما توی
تو مجنون و لیلی به بیرون مباش
که رامین توی ویس رعنا توی
تو درمان غمها ز بیرون مجو
که پازهر و درمان غمها توی
اگر مه سیه شد همو صیقلست
تو صیقل کنی خود مه ما توی
وگر مه سیه شد برو تو ملرز
که مه را خطر نیست ترسا توی
ز هر زحمت افزا فزایش مجو
که هم روح و هم راحت افزا توی
چو جمعی تو از جمعها فارغی
که با جمع و بیجمع و تنها توی
یکی برگشا پر بافر خویش
که هم صاف و هم قاف و عنقا توی
چو درد سرت نیست سر را مبند
که سرفتنه روز غوغا توی
اگر عالمی منکر ما شود
غمی نیست ما را که ما را توی
مرو زیر و ما را ز بالا مگیر
به پستی بمنشین که بالا توی
من و ما رها کن ز خواری مترس
که با ما توی شاه و بیما توی
بشو رو و سیمای خود درنگر
که آن یوسف خوب سیما توی
غلط یوسفی تو و یعقوب نیز
مترس و بگو هم زلیخا توی
گمان میبری و این یقین و گمان
گمان میبرم من که مانا توی
از این ساحل آب و گل درگذر
به گوهر سفر کن که دریا توی
از این چاه هستی چو یوسف برآ
که بستان و ریحان و صحرا توی
اگر تا قیامت بگویم ز تو
به پایان نیاید سر و پا توی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیم عمیق معنوی و فلسفی اشاره دارد و بیانگر این است که نباید به ظواهر و دنیای مادی توجه کرد، بلکه باید به جوهر و حقیقت درونی خود توجه نماییم. شاعر به ما میگوید که ما در واقع همان حقیقت اصلی، عشق و زیبایی هستیم و همه چیز در عالم به ما بازمیگردد.
او میفرماید که نباید در غمها و دوریها غرق شویم، چون تمام آنچه که به دنبالش هستیم، در درون خودمان وجود دارد. از ما خواسته شده تا به عمق وجود خود برویم و از آنجا که ما بخشی از کل جهان و حقیقت هستیم، به شناخت و درک بیشتری از خود و جهان برسیم. شاعر به ما یادآوری میکند که تمامی عناصر و مفاهیم در دنیا، به نوعی به ما متصلاند و ما خود، کلید فهم و شناخت این ارتباطات هستیم.
به طور کلی، این شعر دعوت به خودشناسی و تحلیل درونی از خود و جهان است، و به ما میآموزد که چه در خوشی و چه در ناامیدی، حقیقت و زیبایی در درون ما نهفته است و از آن ماست.
هوش مصنوعی: به جستجوی جهان و رازهای پنهان و نمایان آن نرو، بلکه فقط به مشاهده بپرداز.
هوش مصنوعی: در هر جا که باشی و هر شکل و شمایلی که بگیری، مهم این است که هدف اصلی تو در کجاست.
هوش مصنوعی: به آینده نباید امیدوار بود، زیرا امروز و فردا در هم تنیدهاند و حالا باید به ارزش و زیبایی لحظه حال توجه کرد.
هوش مصنوعی: انگار به شدت در دوری تو گرفتار شدهام، مگر اینکه خودت به من برسی و از این جدایی نجاتم دهی.
هوش مصنوعی: حوا از آدم به وجود آمد و گفت که تو آدمی و من همسر تو هستم.
هوش مصنوعی: از نخل، خرما به وجود آمد و گفت که هم به من سود میرسد و هم به نخل خرما.
هوش مصنوعی: تو همچون مجنون و لیلی نباش که از اوج عشق دور شوی، که رامین در دل توست و تو زیباییاش را در خود داری.
هوش مصنوعی: غمهای خود را از بیرون پیدا نکن، زیرا دارو و درمان غمهای تو در درونت قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر ماه سیاه و تیره شود، این خود نشاندهندهی آن است که تو نیز باید خود را صیقل بدهی. به عبارتی، اگر ظاهری ناخوشایند و تاریک داری، باید تلاش کنی تا خود را زیبا و درخشان کنی.
هوش مصنوعی: اگر چهره ماه تیره و سیاه شود، تو نگران نباش؛ زیرا هیچ خطری برای ماه وجود ندارد، این ترس فقط به تو منتقل میشود.
هوش مصنوعی: از هر چیز که به زحمت و دردسر میافزاید، دوری کن؛ چون هم آرامش و هم روح تو را مختل میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که تو از دیگران مستقل هستی و به جمعهای مختلف نیازی نداری، در واقع هم در جمع و هم در تنهایی تنها تویی که اهمیت داری.
هوش مصنوعی: پرهای خود را باز کن و نشان بده که همزمان میتوانی صاف پرواز کنی و هم به قاف و عنقا (پرندهای افسانهای) دسترسی داشته باشی.
هوش مصنوعی: زمانی که خودت دردی نداری، نیازی به نگرانی و دلمشغولی نیست؛ چرا که در روزهای پر هیاهو، تو خودت را به دردسر نمیاندازی.
هوش مصنوعی: اگر کسی از وجود ما انکار کند، نگران نیستیم چون ما حقیقتی داریم که تو میشناسی ما را.
هوش مصنوعی: هرگز زیر نرو و از بالای خود ما را پایین نیاور، که نشین ما را بر زمین و تو را بر فراز.
هوش مصنوعی: من و دیگران را از احساس حقارت دور کن، نترس که با وجود ما، تو در مقام شاهی هستی و بدون ما، در وضعیت دیگری خواهی بود.
هوش مصنوعی: به خودت نگاه کن و زیباییات را ببین، چرا که تو همان یوسف زیبایی هستی.
هوش مصنوعی: خطا از تو، یوسف و یعقوب نیست؛ نترس و بگو که تو هم زلیخا هستی.
هوش مصنوعی: تو گمان میکنی که من به تو یقین دارم، اما من نیز در دل میگویم که تو همیشه باقی خواهی ماند.
هوش مصنوعی: از این محیط مادی و دنیایی که در آن هستی عبور کن و به عمق وجود و معانی واقعی سفر کن، زیرا در درون تو گنجینهای ارزشمند وجود دارد.
هوش مصنوعی: از این دنیای محدود و مشکلاتش خارج شو و به دنیای زیبا و پر از خوشیها وارد شو.
هوش مصنوعی: هر چقدر هم که تا ابد از تو صحبت کنم، نه انتهای زیبایی تو مشخص خواهد شد و نه میتوانم تمام فضیلتهایت را بیان کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دم از روح زن چون مسیحا توئی
بقا شو چو شاهین عنقا توئی
بیا ایکه جانرا مداوا توئی
که ما دردمند و مسیحا توئی
جهان چون تن است و تو جان جهان
که چون جان نهان و هویدا توئی
چو ظاهر بباطن بیامیختی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.