لاله ستانست از عکس تو هر شورهای
عکس لبت شهد ساخت تلخی هر غورهای
مصحف عشق تو را دوش بخواندم به خواب
آه که چه دیوانه شد جان من از سورهای
مشکل هر دو جهان آه چه حلوا شود
گر شکر تو شود مغز شکربورهای
چهره چون آفتاب بر تن چون غوره تاب
تا بشود پرشکر در تن هر رودهای
وا شدن از خویشتن هست ز ماسوره سهل
چونک سر رشته یافت خصم ز ماسورهای
جسم که چون خربزهست تا نبری چون خورند
بشکن و پیدا شود قیمت لاهورهای
آه که ندیدی هنوز بر سر میدان عشق
رقص کنان کلهها هر طرفی کورهای
پیش طبیب دو کون رفتم بیمار عشق
نبض دلم میجهید در کف قارورهای
گفتمش ای شمس دین مفخر تبریز آه
جز ز تو یابد شفا علت ناسورهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق خود اشاره میکند و از احساسات عاشقانهاش میگوید. او از عشق و تأثیر عمیق آن بر جان و دل سخن میگوید و به تلخی و شیرینی احساسات اشاره میکند. شاعر همچنین از درد و بیماری عشق صحبت میکند و به دکتر اشاره میکند که نمیتواند جز معشوق شفای دیگری بیابد. به طور کلی، شعر تجلی عشق و زیبایی معشوق، و چالشها و دیوانگیهای ناشی از این احساسات است.
هوش مصنوعی: هر سرزمین بیابی، با تصویر تو، شاداب و زنده میشود و تلخی هر میوه نارس، به خاطر یاد لبهای تو شیرین میگردد.
هوش مصنوعی: دیشب در خواب کتاب عشق تو را مطالعه کردم و ای کاش میدانستی که جان من چقدر از یک آیهاش مجنون و آشفته شد.
هوش مصنوعی: اگر مشکلهای زندگی و دنیا حل شود، چقدر شیرین و لذتبخش خواهد بود، اگر تو وجود داشته باشی که مانند مغز شیرین شکلات، همه چیز را خوشمزه و دلچسب کنی.
هوش مصنوعی: چهرهاش مانند آفتاب درخشان است و جسمش همچون میوهای خوشطعم و شیرین است که همهی اعضای بدن را سرشار از لذت و شکر میکند.
هوش مصنوعی: آزاد شدن از خود آسان است، زیرا مانند دستیابی به نخ از ماجرای پیچیدهای که دشمن از آن سرچشمه میگیرد، و به راحتی میتوان به ریشهها و علل موضوع دست یافت.
هوش مصنوعی: بدن انسان شبیه به خربزه است؛ تا زمانی که آن را نبری و نخبری، ارزش واقعیاش آشکار نمیشود.
هوش مصنوعی: وای بر تو که هنوز به تماشای میدان عشق نیامدهای، جایی که مردم با سرهایشان در حال رقصیدن هستند و هر طرفی شور و هیجان به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: به پزشک مراجعه کردم و از درد عشق شکایت کردم، در دستم نبضی میزد که مانند یک مایع در بطری به نظر میرسید.
هوش مصنوعی: به او گفتم، ای شمس دین، که تو افتخار تبریز هستی، آهی که از تو میآید، تنها چیزی است که میتواند درمان دردهای بیپایان باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.