روی من از روی تو دارد صد روشنی
جان من از جان تو یابد صد ایمنی
آهن هستی من صیقل عشقش چو یافت
آینه کون شد رفت از او آهنی
مرغ دلم میطپید هیچ سکونی نداشت
مسکن اصلیش دید یافت در او ساکنی
ندْهد بیچشم تو چشم من آینگی
ندْهد بیروز تو روزن من روزنی
چشم منش چون بدید گفت که نور منی
جان منش چون بدید گفت که جان منی
صبر از آن صبر کرد شکر شکر تو دید
فقر از آن فخر شد کز تو شود او غنی
گاه منم بر درت حلقهٔ در میزنم
گاه توی در برم حلقهٔ دل میزنی
باد صبا سوی عشق این دو رسالت ببر
تا شوم از سعی تو پاک ز تردامنی
هست مرا همچو نی وام کمر بستنی
هست تو را همچو نی وام شکر دادنی
ای دل در ما گریز از من و ما محو شو
زانک بریدی ز ما گر نبری از منی
دانه شیرین به سنگ گفت چو من بشکنم
مغز نمایم ولیک وای چو تو بشکنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرنه تو ای زود سیر تشنهٔ خون منی
با من دیرینه دوست چند کنی دشمنی
هست یقینم که من مهر تو را نگسلم
نیست در ستم که تو عهد مرا نشکنی
در طلب خون من قاعدهها مینهی
[...]
پیشتر آ پیشتر چند از این رهزنی
چون تو منی من توام چند تویی و منی
نور حقیم و زجاج با خود چندین لجاج
از چه گریزد چنین روشنی از روشنی
ما همه یک کاملیم از چه چنین احولیم
[...]
عقلی در زیرکی خلدی در ایمنی
دهری در کینکشی چرخی در دشمنی
خاکی در احتمال آبی در روشنی
بادی در سرکشی ناری در توسنی
قبلۀ اهل یقین حل بوادی منی
کعبۀ اسلام و دین یافته اقصی المنی
کیست جز آن نازنین نغمه سرای «أنا»
نیست جز آنمه جبین رواق بزم دنی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.