آن لحظه کآفتاب و چراغ جهان شوی
اندر جهان مرده درآیی و جان شوی
اندر دو چشم کور درآیی نظر دهی
و اندر دهان گنگ درآیی زبان شوی
در دیو زشت درروی و یوسفش کنی
و اندر نهاد گرگ درآیی شبان شوی
هر روز سر برآری از چارطاق نو
چون رو بدان کنند از آن جا نهان شوی
گاهی چو بوی گل مدد مغزها شوی
گاهی انیس دیده شوی گلستان شوی
فرزین کژروی و رخ راست رو شها
در لعب کس نداند تا خود چه سان شوی
رو رو ورق بگردان ای عشق بینشان
بر یک ورق قرار نمایی نشان شوی
در عدل دوست محو شو ای دل به وقت غم
هم محو لطف او شو چون شادمان شوی
آبی که محو کل شد او نیز کل شود
هم تو صفات پاک شوی گر چنان شوی
آن بانگ چنگ را چو هوا هر طرف بری
و آن سوز قهر را تو گوا چون دخان شوی
ای عشق این همه بشوی و تو پاک از این
بی صورتی چو خشم اگر چه سنان شوی
این دم خموش کردهای و من خمش کنم
آنگه بیان کنم که تو نطق و بیان شوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالاتی معنوی و دگرگونیهای درونی میپردازد. شاعر بیان میکند که چگونه عشق میتواند فرد را به شکلی آهنگین و زیبا دستخوش تغییر کند. در این لحظات، فرد میتواند از مرزهای انسانی عبور کند و به حالات متعالی دست یابد. عشق، وی را به سمتی سوق میدهد که در آن وجود مادی خود را رها کند و به نور و جان تبدیل شود. همچنین، شاعر به تأثیر عشق بر احساسات و افکار اشاره میکند و میگوید که عشق میتواند انسان را در دیگاههای مختلف، از غم به شادی و از گمراهی به حقیقت، رهنمون شود. در آخر، عشق به عنوان نیرویی پاک و بدون صورت شناخته میشود که انسان را به اوج کمال میرساند.
هوش مصنوعی: زمانی که تو مانند آفتاب و روشنایی جهان میشوی، در دنیایی که مرده به نظر میآید، حضور پیدا میکنی و جان تازهای به آن میبخشی.
هوش مصنوعی: وقتی که به چشمان نابینا نگاه میکنی، نمیتوانی چیزی ببینی، و وقتی به کسی که نمیتواند صحبت کند، نزدیک میشوی، نمیتوانی با او صحبت کنی.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی زشتی و بدی را از درون کسی بیرون بکشی و به زیبایی و خوبی تبدیل کنی، باید به درون او بروی و تلاش کنی تا آنچه در باطنش است را تغییر دهی. در این مسیر ممکن است با چالشها و دشواریهایی مواجه شوی، اما با حوصله و تلاش میتوانی به نتایج مثبت دست یابی.
هوش مصنوعی: هر روز که از مکان خود بیرون میآیی، وقتی نگاهها به سمت تو بیفتد، به سرعت از آنجا پنهان میشوی.
هوش مصنوعی: گاهی بوی گل باعث میشود که فکرها و ذهنها روشن و شاداب شوند، و گاهی هم تو مانند یک دوست دلنشین برای چشمها میشوی و فضای زیبای گلستان را پدید میآوری.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کسی که در مسیر نادرست و منحرفی حرکت میکند و ظاهر خود را به درستی نشان نمیدهد، بازیچهای است که دیگران نمیتوانند از روی آن بفهمند که چه بر سر او خواهد آمد. در واقع، اشاره دارد به اینکه هیچکس نمیتواند آیندهٔ چنین فردی را پیشبینی کند.
هوش مصنوعی: ای عشق بینشان، ورق را برگردان تا بر روی یک صفحه، نشانهای از خودت بگذاری و خودت را نمایان کنی.
هوش مصنوعی: ای دل، در زمانهای سختی و غم، به انصاف و محبت دوستت توجه کن و از آن غافل نشو. وقتی حال تو خوب شد و شادمانی را تجربه کردی، دوباره به یاد آن محبتها و بخششها باش.
هوش مصنوعی: اگر آبی که کاملاً ناپدید شده، میتواند به کل وجود بپیوندد، تو نیز میتوانی با پاکسازی صفات خود، به کمال برسی و به حقیقت بپیوندی.
هوش مصنوعی: صدای چنگ مانند نسیمی در هر سو پخش میشود و آن خشم نیرومند که مانند دودی به فضا میرود، تو هم شاهد آن خواهی بود.
هوش مصنوعی: ای عشق، اگرچه خشم در تو وجود دارد، با این حال تو باید از این بینظمی و کثیفی پاک شوی.
هوش مصنوعی: این لحظه تو ساکت شدهای و من هم سکوت کنم، سپس میتوانم بگویم که تو خود به سخن آمدی و بیان کردی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در خاکدان مباش، که خوار جهان شوی
در روح سیر کن، که جهان در جهان شوی
در خاکدان دهر ممان، ای اسیر خاک
آن به بود که طایر عرش آشیان شوی
پنجاه ساله طاعت خود را قضا کنی
[...]
ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی
از ما مپوش رخ که عزیز جهان شوی
ماه تمام من که کمی چون مهت مباد
یارب همیشه پیر شوی و جوان شوی
من پیر روشن آینه ام ای شکر دهن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.