گر از شراب دوشین در سر خمار داری
بگذار جام ما را با این چه کار داری
ور تازهای نه دوشین بنشین بیا بنوش این
تا از خیال پیشین زنهار سر نخاری
تا سنگ را پرستی از دیگران گسستی
دریا تو را نشاید گر سیل یاد آری
در بارگاه خاقان سودای پرنفاقان
زنبیل هر گدایی در پیش شهریاری
فهرست یاد کینی با لطف ساتکینی
اندر بهشت وآنگه در شعلههای ناری
زین سر اگر ببینی مویی ز خوب چینی
نی پرده زیر ماند نی نعرههای زاری
نی غورهای بجوشی نی سرکهای فروشی
الا شراب نوشی انگور میفشاری
انگور این وجودت افشردن تو سودت
انگار کین نبودت تا چند مهر کاری
وقتی که دررمیدی تو سوی شمس تبریز
آن جا خدای داند کاندر چه لاله زاری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر به موضوع شراب و خمار اشاره میکند و تأکید میکند که اگر کسی در حال حالتی خمار است، نیازی به نگرانی در مورد دیگران ندارد. او از نوشیدنی تازه دعوت میکند تا از افکار و مشکلات گذشته رها شود. همچنین به سنگینی بار مشکلات و کینهها اشاره میکند و میگوید که در دنیای مادی، توجه به مقام و مقامداران بیفایده است. شاعر بر لزوم تجربه شادی و نوشیدن شراب به جای غم و اندوه تأکید دارد و به وضعیتی که در آن انسانها در دنیای امروز گرفتار متاع و کینهاند، انتقاد میکند. در نهایت، به جایی اشاره میکند که گویا آرامش و آگاهی در آنجا وجود دارد و یادآور میشود که به چه گونهای میتوان از مشکلات رهایی یافت.
هوش مصنوعی: اگر در حال لذت بردن از شراب دلخواه خود هستی و مستی را در وجودت حس میکنی، کار خود را بکن و به جام ما توجهی نکن.
هوش مصنوعی: اگر نوشیدنی تازهای نیست، بیا بنشین و بنوش. این کار را بکن تا از خیالات گذشته خود را دور کنی و با یادآوری آنها آزار ندهی.
هوش مصنوعی: هرگاه که از عشق و محبت دیگران جدا شوی و به مقام بلندی دست یابی، دریا برای تو سزاوار است، حتی اگر تو را به یاد سیل بیندازد.
هوش مصنوعی: در محضر شاه، هر کس که به فکر خودش باشد، در نهایت تنها یک خواسته خود را به نمایش میگذارد و آن این است که در برابر قدرت حقهدار، فقط به فکر منفعت خود باشد.
هوش مصنوعی: در یاد تو با محبت و مهربانی مانند آنچه در بهشت وجود دارد، فهرستی از کینهها را به فراموشی میسپارم و سپس در آتشهای عذاب گرفتار میشوم.
هوش مصنوعی: اگر از این سر، مویی از زیبایی چینی را ببینی، نه پرده زیر میماند و نه صدای ناله و زاری به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: اگر از انگور بازیافتی نداشته باشی و سرکهای هم نفروشی، پس فقط شراب بنوش و انگور را بفشار.
هوش مصنوعی: انگور وجود تو را فشار میدهند و از آن عصارهای میگیرند، اما این کار برای تو سودی ندارد. آیا این نبودنت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: وقتی که به سمت شمس تبریز رفتی، برای خداوند مشخص است که در چه دشت زیبایی قرار داری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری
کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری
چون دوستان یکدل در پیش او نهادم
بستد به دوستی دل ننمود دوستداری
گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم
[...]
ای لعبت حصاری، شغلی دگر نداری
مجلس چرا نسازی، باده چرا نیاری
چونانکه من به شادی روزی هم گذارم
خواهم که تو به شادی روزی همیگذاری
گر دوستدار مایی، ای ترک خوبچهره
[...]
ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری
کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری
چون دوستان یکدل دل پیش تو نهادم
بسته به دوستی دل بنموده دوستداری
گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم
[...]
ای شاه عدل گستر عید آمدست بر در
از یار خواه باده وز باده خواه یاری
دانی یقین و داری هرچ آن وجود دارد
جز غیب کان ندانی جز عیب کان نداری
در ملکت فریدون می خواه بهمن آسا
[...]
تا چند عشق بازیم بر روی هر نگاری؟
چون میشویم عاشق بر چهرهٔ تو باری
از گلبن جمالت خاری است حسن خوبان
مسکین کسی کزان گل قانع شود به خاری!
خواهی که همچو زلفت عالم به هم بر آید؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.