گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

ای پرده در پرده بنگر که چه‌ها کردی

دل بردی و جان بردی این جا چه رها کردی

ای برده هوس‌ها را بشکسته قفس‌ها را

مرغ دل ما خستی پس قصد هوا کردی

گر قصد هوا کردی ور عزم جفا کردی

کو زهره که تا گویم ای دوست چرا کردی

آن شمع که می‌سوزد گویم ز چه می‌گرید

زیرا که ز شیرینش در قهر جدا کردی

آن چنگ که می‌زارد گویم ز چه می‌زارد

کز هجر تو پشت او چون بنده دوتا کردی

این جمله جفا کردی اما چو نمودی رو

زهرم چو شکر کردی وز درد دوا کردی

هر برگ ز بی‌برگی کف‌ها به دعا برداشت

از بس که کرم کردی حاجات روا کردی

 
 
 
مولانا

ای پرده در پرده بنگر که چه‌ها کردی

دل بودی و جان بردی این جا چه رها کردی

خورشید جهانی تو سلطان شهانی تو

بی‌هوشی جانی تو گیرم که جفا کردی

هم عاقبت ای سلطان بردی همه را مهمان

[...]

میرزا حبیب خراسانی

تا لاله صفت جانا گلگونه قبا کردی

چون لاله هزاران داغ اندر دل ما کردی

خستی و جفا کردی بستی و رها کردی

جانا بکه بر گویم با ما تو چه ها کردی

تا جام می گلگون دادی برقیب دون

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه