آورد طبیب جان یک طبله ره آوردی
گر پیر خرف باشی تو خوب و جوان گردی
تن را بدهد هستی جان را بدهد مستی
از دل ببرد سستی وز رخ ببرد زردی
آن طبله عیسی بد میراث طبیبان شد
تریاق در او یابی گر زهر اجل خوردی
ای طالب آن طبله روی آر بدین قبله
چون روی بدو آری مه روی جهان گردی
حبیب است در او پنهان کان ناید در دندان
نی تری و نی خشکی نی گرمی و نی سردی
زان حب کم از حبه آیی بر آن قبه
کان مسکن عیسی شد و آن حبه بدان خردی
شد محرز و شد محرز از داد تو هر عاجز
لاغر نشود هرگز آن را که تو پروردی
گفتم به طبیب جان امروز هزاران سان
صدق قدمی باشد چون تو قدم افشردی
از جا نبرد چیزی آن را که تو جا دادی
غم نسترد آن دل را کو را ز غم استردی
خامش کن و دم درکش چون تجربه افتادت
ترک گروان برگو تو زان گروان فردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف طبلی میپردازد که سلامتی و جوانی را به ارمغان میآورد. این طبله که شبیه به مروارید عیسی است، میتواند جان را مست کند و از سستی دل بکاهد. شاعر میگوید این طبله، به عنوان دارویی قدرتی دارد که میتواند زهر مرگ را خنثی کند. او به عزیزانی که در جستجوی این طبله هستند، توصیه میکند با نیت خالص به سوی آن بروند تا ظاهر و باطنشان زیبا شود. همچنین، اشاره میکند که عشق حقیقی در این طبله نه تنها به عواطف و حالتهای متضاد نمیانجامد، بلکه روح را تقویت میکند و از غم و اندوه میرهاند. شاعر در انتها به شنوندگان میگوید که باید به تجربه و درک دست یابند و به خود تکیه کنند.
هوش مصنوعی: اگر طبیب دلسوزی جان شما را درمان کند، حتی اگر شما پیر و فرسوده باشید، باز هم میتوانید جوان و شاداب شوید.
هوش مصنوعی: برای اینکه زندگی و حال خوشی داشته باشیم، باید به جسم خود اهمیت بدهیم و روح را هم شاد نگه داریم. وقتی دل از اندوه خالی شود، کسالت از بین میرود و چهرهامان نیز به طراوت و شادابی برمیگردد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر کسی در زندگی با چالشها و مشکلاتی روبرو شود، میتواند از تجربیات و دانش دیگران بهرهمند شود و در واقع با استفاده از علم و راهنمایی دیگران موانع را پشت سر بگذارد. حتی اگر در شرایط سختی قرار بگیرد، با دانش و مهارتهایی که به دست آورده، میتواند راهی برای برون رفت از آن وضعیت پیدا کند.
هوش مصنوعی: ای کسی که به دنبال آن معشوق هستی، وقتی به سوی او میروی، مانند قبلهای که به سویش مینگری، با روی او دیدار کنی، تمام زیباییهای جهان را در دست خواهی داشت.
هوش مصنوعی: محبت در او نهفته است، اما نمیتواند به طور مستقیم بیان شود. نه حالت عاطفی شدت دارد و نه سردی، بلکه یک نوع سکوت و آرامش عمیق وجود دارد که در آن عشق واقعی دیده میشود.
هوش مصنوعی: از آن عشق که کم از دانه نیست، بر آن بلندی که محل سکونت عیسی بود و آن دانه به همین اندازه کوچک است.
هوش مصنوعی: کاملاً واضح و مشخص است که از لطف و رحمت تو، هیچکس ضعیف و ناتوان نمیشود، حتی اگر لاغر و ناتوان به نظر بیاید. این نشاندهندهی تأثیر بزرگ و مثبت تو بر زندگی دیگران است.
هوش مصنوعی: به پزشک گفتم امروز هزاران بار شایسته است که پا پیش بگذارم، چون تو اینگونه قدم گذاشتی.
هوش مصنوعی: چیزی را که تو در دل جا دادهای، هیچ چیز نمیتواند از آنجا بیرون ببرد. دلی که تو به خاطر غم به دست نیاوردی، دیگر دل را از غم خالی نخواهی کرد.
هوش مصنوعی: سکوت کن و از حرف زدن دست بردار، چون تجربه به تو نشان میدهد که از گروه بزرگ فاصله بگیر و خود را از آن جدا کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه چرخ زمرد را محبوس هوا کردی
تا صورت خاکی را در چرخ درآوردی
ای آب چه میشویی وی باد چه میجویی
ای رعد چه می غری وی چرخ چه میگردی
ای عشق چه میخندی وی عقل چه میبندی
[...]
بیکار دلی باشد کو را نبود دردی
کاهل فرسی باشد کز وی نجهد گردی
دردی که ز عشق آید، جانم به فدای آن
خود جان نبود شیرین بی ذوق چنان دردی
از گردش چشمت هست آواردگی دلها
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.