هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و نیاز عمیق به محبوب است. شاعر از تاثیر عمیق محبوب بر زندگی و ذهنت او صحبت میکند و بیان میکند که تنها آرزویش در این دنیا، رسیدن به محبوب و کام دل است. او منتظر پیام محبوبش است و تمام وجودش تحت تاثیر زیبایی و جذابیت اوست.
محسن موسوی زاده در ۴ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۵۱ نوشته:
این غزل بخشی از غزل عطار است که باید گفت بن مایه ی آن هم چون عطار زودتر می زیست از اوست عطار دیوان اشعار غزلیات ای غذای جان مستم نام تو چشم عقلم روشن از انعام تو عقل من دیوانه جانم مست شد تا چشیدم جرعهای از جام تو شش جهت از روی من شد همچو زر تا بدیدم سیم هفت اندام تو حلقهٔ زلف توام دامی نهاد تا به حلق آویختم در دام تو دشنهٔ چشمت اگر خونم بریخت جان من آسوده از دشنام تو گفته بودی کز توام بگرفت دل جان بده تا خط کشم در نام تو منتظر بنشستهام تا در رسد از پی جان خواستن پیغام تو وعده دادی بوسهای و تن زدی تا شدم بی صبر و بی آرام تو وام داری بوسهای و از تو من بیشتر دل بستهام در وام تو وام نگذاری و گویی بکشمت از تقاضاهای بی هنگام تو بوسه در کامت نگهدار و مده گر بدین بر خواهد آمد کام تو کی چو شمعی سوختی عطار دل گر نبودی همچو شمعی خام تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و نیاز عمیق به محبوب است. شاعر از تاثیر عمیق محبوب بر زندگی و ذهنت او صحبت میکند و بیان میکند که تنها آرزویش در این دنیا، رسیدن به محبوب و کام دل است. او منتظر پیام محبوبش است و تمام وجودش تحت تاثیر زیبایی و جذابیت اوست.
هوش مصنوعی: ای غذای روح من، نام تو سبب روشنی چشم و عقل من است و از روزهای تو بهرهمند شدهام.
هوش مصنوعی: وقتی به چهرهام نگاه کردی، به قدری زیبا و درخشان شدم که شش طرف دنیا همچون طلا به نظر میرسید و از آن به بعد، اندام تو را مانند نقره دیدم.
هوش مصنوعی: گفته بودی که عشق تو قلبم را پر کرده، و من هیچ چیزی در دنیا جز خوشحالی تو نمیخواهم.
هوش مصنوعی: من در انتظار نشستهام تا پیامی از تو به همراه درخواست جان من بیاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای صلا در داده جود عام تو
ابر دریا غرقه انعام تو
چشمهای آسمان خوش شنو
گوش های گشته بر پیغام تو
کیست حاسد دوستکام از سعی تو
[...]
ای غذای جان مستم نام تو
چشم عقلم روشن از انعام تو
عقل من دیوانه جانم مست شد
تا چشیدم جرعهای از جام تو
شش جهت از روی من شد همچو زر
[...]
ای همه شیران اسیر دام تو
تو سنان خویشتن بین رام تو
باز مالیده که مرد افکنی
کعبتین تیغ گردان جام تو
هم عنانی کرده در راه قبول
[...]
چون همه اجزام از انعام تو
رستهاند و غرق دانه و دام تو
تا به کی باشد دلم در دام تو
آهوی طبع دل من رام تو
شد گرفتار این دل بیچاره ام
در سر زلفین همچون شام تو
من ندیدم در جهان ای بی وفا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.