ای هفت دریا گوهر عطا کن
وین مسها را پرکیمیا کن
ای شمع مستان وی سرو بستان
تا کی ز دستان آخر وفا کن
بگریست بر ما هر سنگ خارا
این درد ما را جانا دوا کن
ای خشم کرده دیدار برده
این ماجرا را یک دم رها کن
احسان و مردی بسیار کردی
آن مردمی را اکنون دو تا کن
ای خوب مذهب ای ماه و کوکب
در ظلمت شب چون مه سخا کن
درد قدیمی رنج سقیمی
گرد یتیمی از ما جدا کن
گر در نعیمم در زر و سیمم
بیتو یتیمم درمان ما کن
من لب ببستم در غم نشستم
بگشای دستم قصد لقا کن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دریا و گنجهای آن میخواهد که به او عطا کند و مس را به طلا تبدیل کند. او به شمعی چون مستان اشاره میکند و از این که وفا و محبت کافی دریافت نکرده، رنج میبرد. شاعر از درد و غم خود میگوید و میخواهد که معشوقش این مشکلات را برطرف کند. او به خوبیهای معشوق اشاره کرده و از او میخواهد که در تاریکی زندگی به او روشنی و امید ببخشد. در نهایت، شاعر از یتیمی و رنجهای خود سخن میگوید و درخواست میکند که در کنار معشوقش قرار گیرد و این غمها را برطرف کند.
هوش مصنوعی: ای دریاهای هفتگانه، لطفاً گوهرهایت را به من بده و این مسها را به طلا تبدیل کن.
هوش مصنوعی: ای شمع خوشبختی و ای درخت خوشبو، تا چه زمانی باید منتظر بمانم تا تو به وعدهات عمل کنی؟
هوش مصنوعی: هر سنگ سختی بر ما گریه کرد و برای این درد ما، ای محبوب، درمانی بیاب.
هوش مصنوعی: غضب و خشم ناشی از ملاقات را یک لحظه کنار بگذار و به این ماجرا فکر نکن.
هوش مصنوعی: شما به افرادی که در معیت شما بودند، مهربانی و انصاف زیادی نشان دادهاید. اکنون بهتر است این رفتار خوب را بیشتر بپرورانید و دوچندان کنید.
هوش مصنوعی: ای خوب و نیکو مذهب، همچون ماه و ستاره در شب تار، با بخشش و سخاوت خود نورافشانی کن.
هوش مصنوعی: درد و رنجی که به سن و سال قدیمی مربوط میشود و به حالت زار و یتیمانهای اشاره دارد، باید از ما دور شود و از ما جدا گردد.
هوش مصنوعی: اگر در آرامش و خوشی باشم، و در نعمتهای زیادی غرق باشم، ولی بدون تو احساس یتیمی و تنهایی میکنم. پس تو درمان درد من باش.
هوش مصنوعی: در سکوت و غم نشستهام و اکنون آمادهام که با تو دیدار کنم، لطفا به سوی من بیا.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
آخر نگاهی بر حال ما کن
درد دلم را روزی دوا کن
از دست هجران من در بلایم
یارب، به فضلت آن را دوا کن
گفتی «به وصلت روزی نوازم »
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.