به پیش آر سغراق گلگون من
ندانم که بادهست یا خون من
نجاتی است جان را ز غرقاب غم
چو کشتی نوحی به جیحون من
مرا خوش بشوید ز آب و ز گل
رساند به اصل و به عرجون من
در اجزای من خوش درآمیخته
به خویشی چو موسی و هارون من
زهی آب حیوان زهی آتشی
که جمعند هر دو به کانون من
چو نایم ببوسد چو دفم زند
چه خوش چنگ درزد به قانون من
برو باقی از ساقی من بجوی
کز او یافت شیرینی افسون من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرا ریخت خواهی همی خون من
ببخشای بر بخت و ارون من
چوافزون شده مرتو را خون من
چو خستی در این چهره گلگون من
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.