ای دشمن عقل و جان شیرین
نور موسی و طور سینین
ای دوست که زهره نیست جان را
تا از تو نشان دهد به تعیین
ای هر چه بگویم و نویسم
برخوانده نانبشته پیشین
ای آنک طبیب دردهایی
بی قرص بنفشه و فسنتین
ای باعث رزق مستمندان
بی قوصره و جوال و خرجین
هر ذوق که غیر حضرت توست
نوش تین است و نیش تنین
دو پاره کلوخ را بگیری
ویسی سازی از آن و رامین
وان نقش از آن فروتراشی
طینی باشد میانه طین
پس در کف صنع نقش بندت
لعبتهااند این سلاطین
بر هم زنشان چو دو سبو تو
تا بشکند آن یکی به توهین
تا لاف زند که من شکستم
تو بشکسته به دست تکوین
چون بادی را کنی مصور
طاووس شوند و باز و شاهین
شب خواب مسافری ببندی
یعنی که مخسب خیز بنشین
بنشین به خیال خانه دل
هر نقش که می کنیم می بین
نقشی دگری همیفرستیم
تا لقمه او شود نخستین
تا صورت راست را بدانی
در سینه ز صورت دروغین
من از پی اینت نقش کردم
تا کلک مرا کنی تو تحسین
امشب همه نقشها شکارند
از اسب فرومگیر تو زین
تا روز سوار باش بر صید
مندیش ز بالش و نهالین
می گرد به گرد لیل لیلی
گر مجنونی ز پای منشین
امشب صدقات می دهد شاه
ان الصدقات للمساکین
صاع سلطان اگر بجویی
یابی به جوال ابن یامین
بس کن که دعا بسی بکردی
گوش آر از این سپس به آمین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نوروز و جهان چون بت نو آیین
از لاله ، همه کوه بسته آذین
مر جان مرا روان مسکین
دانی که چه کرد دوش تلقین؟
گفتا چو ستور چند خسپی
بندیش یکی ز روز پیشین
بنگر که چه کردهای به حاصل
[...]
جاوید زی ای تو جان شیرین
هرگز دل تو مباد غمگین
از راه وفا گسسته ای دل
بر اسب جفا نهاده ای زین
عاشقترم ای پسر ز خسرو
[...]
ای کرده به زیر پای، کونین
بگذشته ز حد قاب قوسین
ای لعل تو پردهدار پروین
وای زلف تو سایبان نسرین
چشم تو ز نیم زهر غمزه
خون کرد هزار جان شیرین
صد عیسی دردمند را بیش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.