گنجور

 
مولانا

بیا ساقی می ما را بگردان

بدان می این قضاها را بگردان

قضا خواهی که از بالا بگردد

شراب پاک بالا را بگردان

زمینی خود که باشد با غبارش

زمین و چرخ و دریا را بگردان

نیندیشم دگر زین خورده سودا

بیا دریای سودا را بگردان

اگر من محرم ساغر نباشم

مرا لا گیر و الا را بگردان

اگر کژ رفت این دل‌ها ز مستی

دل بی‌دست و بی‌پا را بگردان

شرابی ده که اندر جا نگنجم

چو فرمودی مرا جا را بگردان

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۱۹۱۲ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم