ای تاخته از غزنین ناگه زده بر سقسین
چونان که به صید اندر بر کبک زند شاهین
در زیر عنان تو آن ابر فلک جولان
در زیر رکاب تو آن برق نجوم آگین
بر باره چو گردون رانده همه شب چون مه
کرده چو بنات النعش آن لشکر چون پروین
از جمع سرافرازان وز جمله کین داران
پیش تو که پیچد سر یا با تو که ورزد کین
شاهی و همه شاهان فرمانبر تو گشته
بر عرصه ملک تو بر پیش تو چون فرزین
سلطان جهانگیری مسعود ملک شاهی
کت قدر فلک رتبت بگذشت ز علیین
هستی تو چو کیخسرو هر بنده به پیش تو
چون رستم و چون بیژن چون نوذر و چون گرگین
اعوان سپاهت را عزم تو کند یاری
اطراف ممالک را تیغ تو دهد تسکین
عدل تو و بذل تو سایر شده و جاری
ای عدل تو را سیرت وی بذل تو را آیین
از فر تو هر مجلس روشن شده و خرم
وز جود تو هر بقعه زرین شده و سیمین
ای پایه قدر و جاه سرمایه ناز و عز
ای قوت تخت و تاج وی بازوی ملک و دین
نوروز بدیع آمد با فتح و ظفر همره
بنگر که چه خوب آمد بادی مه فروردین
از سبزه چون مینا کردست زمین مفرش
وز گلبن چون دیبا بسته ست هوا آذین
از شادی بزم تو امسال بهاری شد
با رتبت خلد آمد با زینت حورالعین
هم گونه هر شادی در باغ طرب می خور
هم زانوی هر نصرت در صدر طرب بنشین
تا دور کند گردون تا نور دهد کوکب
تا سبز بود بستان تا بوی دهد نسرین
هرچ آیدت اندر دل هرچ افتدت اندر سر
از ملک همه آن ران وز بخت همه آن بین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در وصف و ستایش یک پادشاه قدرتمند به نام مسعود ملک شاهی سروده شده است. شاعر، او را به شکارچی بزرگی مانند شاهین تشبیه میکند که به طریقی شگفتانگیز بر زمین و آسمان تسلط دارد. شاعر ویژگیهایی چون جوانمردی، عدالت و بخشش او را ستایش میکند و او را همانند شخصیتهای پهلوانی چون کیخسرو و رستم میداند. همچنین، به زیباییهای بهار و نعمتهای روزگار اشاره میکند و پیروزی و فتح همراه با نوروز را جشن میگیرد. در کل، این شعر به بزرگداشت مقام و دولت پادشاهی و شادی و سرسبزی زندگی حکمرانی مسعود ملک شاهی میپردازد.
هوش مصنوعی: ای کسی که از غزنین به سرعت به سمت سقسین میروی، همچون شاهینی که برای شکار کبک به آسمان میزند.
هوش مصنوعی: زیر فرمان تو، ابر آسمان به حرکت درآمده و در زیر پای تو، ستارهها میدرخشند.
هوش مصنوعی: در شب، ستارگان آسمان مانند دختران نعش (مقصدهای زیبای آسمانی) به دور زمین در حال چرخش هستند و همچون پروین (یک صورت فلکی معروف) به نظر میآیند.
هوش مصنوعی: از میان کسانی که خود را سرافراز میدانند و بسیاری از آنها که به دنبال انتقام و کینه هستند، در برابر تو کسانی هستند که سر به فرمان تو میگذارند و با تو درگیر نمیشوند.
هوش مصنوعی: همه پادشاهان تحت فرمان تو قرار گرفتهاند و در سرزمین تو، مانند یک پیشکار یا خدمتگزار در مقابل تو ایستادهاند.
هوش مصنوعی: سلطان مسعود، قدرتمند و بزرگ، جایگاهی بالاتر از ستارگان آسمان دارد و در مملکت خود به مقام و رتبهای شایسته دست یافته است.
هوش مصنوعی: وجود تو همانند کیخسرو است و هر فردی در مقابل تو مانند رستم، بیژن، نوذر و گرگین به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: یاران و همراهان سپاه تو به خاطر عزم و ارادهات به کمک تو میآیند و شمشیر تو باعث آرامش و امنیت در سرزمینهای اطراف خواهد شد.
هوش مصنوعی: حکمت و بخشش تو در همه جا معروف شده و در حال جاری است. ای عدل، سیرت و شخصیت تو به گونهای است که بخشش تو همیشه در نظر است.
هوش مصنوعی: هر جایی که تو هستی، به نور و سرور پر شده و با بخشش تو، هر مکان ارزشمندی به طلا و نقره آراسته شده است.
هوش مصنوعی: ای کسی که اساس ارزش و مقام هستی، سرمایه ای از ناز و بزرگ منشی، ای نیروی پادشاهی و قدرت، تو بازوی حکومت و دین هستی.
هوش مصنوعی: نوروز تازه و زیبایی همراه با پیروزی و موفقیت فرا رسیده است. نگاه کن که چه نسیم خوشایندی در ماه فروردین به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: زمین با سبزه مانند مینا زیبا شده و هوا مانند دیبا از گلهای رنگارنگ آراسته شده است.
هوش مصنوعی: از خوشحالی جشن تو، امسال همچون بهاری زیبا گشته است و با مقام والای تو، همانند بهشت و زیبایی حوریان، به اینجا آمدهاند.
هوش مصنوعی: در هر خوشحالی باید از زندگی لذت ببری و در کنار هر پیروزی باید در مقام شادی قرار بگیری.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آسمان دور کند و ستارهای روشنایی ببخشد، باغ سبز و خوشبو با گلابی معطر وجود خواهد داشت.
هوش مصنوعی: هر چیزی که به دل تو خطور کند و هر خیال و اندیشهای که به ذهنت برسد، از سلطنت و قدرت توست و همه آنها به شانس و بخت تو وابسته هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گیتیت چنین آید، گردنده بدین سان هم
هم باد برین آید و هم باد فرودین
ای دو لب تو بستد ای دو رخ تو نسرین
نسرین تو پر سنبل در بسد تو پروین
هستم ز دل و دیده ای به ز دل و دیده
بیچاره آن بسد نظاره آن نسرین
ای ترک بدیع آئین عشقم تو شد آئینم
[...]
در دیر شو و بنشین، با خوش پسری شیرین
شکر ز لبش میچین، تا چند ز کفر و دین؟
ای سنجق نصرالله وی مشعله یاسین
یا رب چه سبک روحی بر چشم و سرم بنشین
ای تاج هنرمندی معراج خردمندی
تعریف چه می باید چون جمله تویی تعیین
هر ذره که می جنبد هر برگ که می خنبد
[...]
بگشای در رحمت بر روی من مسکین
بردار ز لطف خود غم را ز دل غمگین
غمگین دل بیچاره بی کس شد و سرگردان
تا چند چنین باشی سرگشته دمی بنشین
بنشین ز هوس تا کی در گرد جهان گردی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.