چون نمایی آن رخ گلرنگ را
از طرب در چرخ آری سنگ را
بار دیگر سر برون کن از حجاب
از برای عاشقان دنگ را
تا که دانش گم کند مر راه را
تا که عاقل بشکند فرهنگ را
تا که آب از عکس تو گوهر شود
تا که آتش واهلد مر جنگ را
من نخواهم ماه را با حسن تو
وان دو سه قندیلک آونگ را
من نگویم آینه با روی تو
آسمان کهنه پرزنگ را
دردمیدی و آفریدی باز تو
شکل دیگر این جهان تنگ را
در هوای چشم چون مریخ او
ساز ده ای زهره باز آن چنگ را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گر نه او بودی مصاف و جنگ را
بهر غیرت را و نام وننگ را
چشم داند فرق کردن رنگ را
چشم داند لعل را و سنگ را
گاهی از چنگی گرفتی چنگ را
تیز کردی سوزناک آهنگ را
عشق چون بر دل زند اورنگ را
نرم سازد بهر عاشق سنگ را
نعل یابو زنگ پیش آهنگ را
از شتر پالان و از خر تنگ را
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.