هر کی بمیرد شود دشمن او دوستکام
دشمنم از مرگ من کور شود والسلام
آن شکرستان مرا می کشد اندر شکر
ای که چنین مرگ را جان و دل من غلام
در غلط افکندهست نام و نشان خلق را
عمر شکربسته را مرگ نهادند نام
از جهت این رسول گفت که الفقر کنز
فقر کند نام گنج تا غلط افتند عام
وحی در ایشان بود گنج به ویران بود
تا که زر پخته را ره نبرد هیچ خام
گفتم ای جان ببین زین دلم سست تنگ
گفت که زین پس ز جهل وامکش از پس لگام
تا که سرانجام تو گردد بر کام تو
توسن خنگ فلک باشد زیر تو رام
گر تو بدانی که مرگ دارد صد باغ و برگ
هست حیات ابد جوییش از جان مدام
خامش کن لب ببند بیدهنی خای قند
نیست شو از خود که تا هست شوی زو تمام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر نگرش شاعر به مرگ و زندگی است. شاعر اشاره میکند که مرگ، دشمن را به دوست تبدیل میکند و با اشاره به شیرینی زندگی، به باورهای نادرست آدمیان در مورد مرگ انتقاد میکند. او میگوید که مرگ حقیقی، عمیقتر از آن است که ما تصور میکنیم و به حقیقت زندگی و معنای آن اشاره میکند. در نهایت، شاعر به پذیرش مرگ به عنوان بخشی از زندگی و داشتن دیدگاهی مثبت نسبت به آن دعوت میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که بمیرد، دشمن او به دوست تبدیل میشود. اگر دشمن من از مرگ من خوشحال شود، پس اینجا کلام من تمام است.
هوش مصنوعی: شیرینی و لذتهای زندگی، مرا به سوی خود میکشد. ای کسی که اینقدر برای من جذاب و دلفریب هستی، من جان و دلام را فدای تو میکنم.
هوش مصنوعی: زندگی انسانها را با نام و نشانی که دارند، به طرز عجیبی به اشتباه انداختهاند، و مرگ بر عمر شیرین او سایه افکنده است.
هوش مصنوعی: این شاعر میگوید که فقر چیزی ارزشمند و باارزش است و ممکن است مردم آن را نادرست بفهمند و به اشتباه دربارهاش قضاوت کنند. در واقع، فقر میتواند به نوعی گنج پنهان باشد که در نگاه عمیقتر، ممکن است چیزهای ارزشمندی را به همراه داشته باشد که دیگران از آن غافلاند.
هوش مصنوعی: ایشان دارای الهام و دانش درونی بودند، اما این علوم و دانستهها به حالتی بیاستفاده و در ویرانی به سر میبرد. تا زمانی که هیچکس نمیتواند زر خام را به شکل پخته و باارزش تبدیل کند.
هوش مصنوعی: گفتم ای جان، ببین چقدر دل من در تنگی و سستی است. او پاسخ داد که از این به بعد، از نادانی خودت دوری کن و کنترل خود را در دست بگیر.
هوش مصنوعی: سرانجامی که مورد نظر توست، به دست خواهد آمد و در این مسیر، زندگی و سرنوشت مانند یک اسب آرام و آرامش یافته به زیر پای تو خواهد آمد.
هوش مصنوعی: اگر بدانی که مرگ، زیبایی و شگفتیهای زیادی دارد و زندگی ابدی را باید از جان و روح خود همیشه بخواهی.
هوش مصنوعی: سکوت کن و دهانت را ببند، زیرا عدم گفتن بهتر از شیرینی کلام است. از خودت فاصله بگیر تا بتوانی به کمال برسی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
قافلهٔ شب گذشت صبح برآمد تمام
باده شد اکنون حلال خواب شد اکنون حرام
کاسه بدل شد به جام جام بدل شد به کام
خوشتر از این روزگار کو و کجا و کدام؟
خط سخنهای خوب یافت ز گنج کلام
بحر معانی گرفت همت طبعش تمام
دادگرا ملک را هم فلک و هم قوام
تاجورا بخت را هم شرف و هم نظام
عاجز قهرش قضا چاکر قدرش قدر
ساکن طبعش کرم شاکر جودش کرام
بسته ببندش سپهر اشهب زرین جناح
[...]
چند روی بیخبر آخر بنگر به بام
بام چه باشد بگو بر فلک سبزفام
تا قمری همچو جان جلوه شود ناگهان
صد مه و صد آفتاب چهره او را غلام
از هوس عشق او چرخ زند نه فلک
[...]
شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام
روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام
مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت
شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام
بلبل باغ سرای صبح نشان میدهد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.