لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
مولانا

من اگر نالم اگر عذر آرم

پنبه در گوش کند دلدارم

هر جفایی که کند می رسدش

هر جفایی که کند بردارم

گر مرا او به عدم انگارد

ستمش را به کرم انگارم

داروی درد دلم درد وی است

دل به دردش ز چه رو نسپارم

عزت و حرمتم آنگه باشد

که کند عشق عزیزش خوارم

باده آنگه شود انگور تنم

که بکوبد به لگد عصارم

جان دهم زیر لگد چون انگور

تا طرب ساز شود اسرارم

گرچه انگور همه خون گرید

که از این جور و جفا بیزارم

پنبه در گوش کند کوبنده

که من از جهل نمی‌افشارم

تو گر انکار کنی معذوری

لیک من بوالحکم این کارم

چون ز سعی و قدمم سر کردی

آنگهی شکر کنی بسیارم

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
غزل شمارهٔ ۱۶۷۸ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مولانا

من اگر مستم اگر هشیارم

بنده چشم خوش آن یارم

بی‌خیال رخ آن جان و جهان

از خود و جان و جهان بیزارم

بنده صورت آنم که از او

[...]

قاسم انوار

نه تنها من خراب و مست یارم

همه مستند در دار و دیارم

از اول کار دل هم عاشقی بود

بآخر عاشقی شد کار و بارم

برو زاهد، مگو از حور و جنت

[...]

طغرای مشهدی

می زنم گام و ندارم خبری

من درین دایره چون پرگارم

بس که چون سایه نشستم بر خاک

گشت یکسان به زمین، رفتارم

طرح صد خانه خرابی در کف

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه