گر تو خواهی که تو را بیکس و تنها نکنم
وامقت باشم هر لحظه و عذرا نکنم
این تعلق به تو دارد سر رشته مگذار
کژ مباز ای کژ کژباز مکن تا نکنم
گفتهای جان دهمت نان جوین می ندهی
بیخبر دانیم ار هیچ مکافا نکنم
گوش تو تا بنمالم نگشاید چشمت
دهمت بیم مبارات تو اما نکنم
متفرق شود اجزای تو هنگام اجل
تو گمان برده که جمعیت اجزا نکنم
منشی روز و شبم نیست شود هست کنم
پس چرا روز تو را عاقبت انشا نکنم
هر دمی حشر نوستت ز ترح تا به فرح
پس چرا صبر تو را شکر شکرخا نکنم
هر کسی عاشق کاری ز تقاضای من است
پس چه شد کار جزا را که تقاضا نکنم
تا ز زهدان جهان همچو جنینت نبرم
در جهان خرد و عقل تو را جا نکنم
گلشن عقل و خرد پرگل و ریحان طری است
چشم بستی به ستیزه که تماشا نکنم
طبل باز شهم ای باز بر این بانگ بیا
پیش از آن که بروم نظم غزلها نکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به معشوق خود میگوید که اگر میخواهد او را تنها نگذارد و همیشه در کنارش باشد، باید به او توجه کند و تعلقش را از او نگیرند. شاعر تاکید میکند که بدون عشق و محبت معشوق، نمیتواند زندگی کند و در عین حال، از نارضایتی و بیتوجهی او دلخور است. او همچنین به زیبایی و عمق رابطهاش با معشوق اشاره میکند و خواستار پاسخ مثبت و محبت آمیز از سوی معشوق است. در نهایت، شاعر از معشوق میخواهد که فرصت را از او نگیرد و این لحظات زیبا را از او سلب نکند.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که من هیچگاه تنهات نگذارم و همیشه در کنارت باشم، پس به من وابسته باش و از من فاصله نگیر.
هوش مصنوعی: این وابستگی به تو مربوط میشود، پس آن را رها نکن و به اشتباه نرو. ای کسی که به بیراهه میروی، مبادا من هم به بیراهه بروم.
هوش مصنوعی: تو گفتهای که جانم را برایت فدای نان جوینی میکنم، اما نمیدانی که اگر عذری هم نداشته باشم، هیچ کاری نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: گوش تو را تا لمس نکنم باز نمیشود و چشمانت را از ترس موفقیتت به تو نمیدهم، اما هرگز این کار را نخواهم کرد.
هوش مصنوعی: زمانی که مرگ تو فرا برسد، اجزای وجودت به طور ناگهانی از هم پاشیده خواهند شد. در این حالت، چنین گمان میکنی که من نمیتوانم این اجزا را دوباره جمع کنم.
هوش مصنوعی: من همواره در حال نوشتن و ثبت وقایع روز و شب هستم، پس چرا زمانی را که تو را میبینم، برای تو نگذارم و آن را ننویسم؟
هوش مصنوعی: هر لحظه از زندگیات پر از تغییر و تحولی است که از غم به شادی میرسد؛ پس چرا نباید به خاطر صبر و شکیباییات تشکر کنم؟
هوش مصنوعی: هر فردی برای انجام کاری به درخواست من علاقهمند است، پس چرا کار پاداش را انجام نمیدهم، در حالی که از آن درخواست نکردهام؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که از رحم دنیا به دنیا نیامدهای، تو را با خرد و عقل در این جهان جا نمیزنم.
هوش مصنوعی: باغ عقل و دانش پر از گل و خوشبو است، اما وقتی که چشمانت را بر افراشتن و درگیری میکنی، نمیتوانی زیباییها را ببینی.
هوش مصنوعی: ای عقاب بزرگ، پیش از آن که بروم، بیایید و با صدای طبل خود مرا خبر کنید، تا قبل از رفتنم، غزلها را به نظم درآورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
پیش روی تو حدیث مه و جوزا نکنم
ور کنم نیز یقین دان که به عمدا نکنم
به تماشای رخ چون گل تو می آیم
ور بگویی، به چمن پیش تماشا نکنم
آنچه بر من لب تو می کند، ای جان، من نیز
[...]
منکه دور از وطنم عیش تمنا نکنم
بقفس تا نرسم بال و پری وا نکنم
نتوان درد سر از گریه هر شمع کشید
بی سبب خوی بتاریکی شبها نکنم
کو دماغی که به بیگانه کنم آمیزش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.