چون ز صورت برتر آمد آفتاب و اخترم
از معانی در معانی تا روم من خوشترم
در معانی گم شدستم همچنین شیرینتر است
سوی صورت بازنایم در دو عالم ننگرم
در معانی می گدازم تا شوم همرنگ او
زانک معنی همچو آب و من در او چون شکرم
دل نگیرد هیچ کس را از حیات جان خویش
من از این معنی ز صورت یاد نارم لاجرم
می خرامم من به باغ از باغ با روحانیان
چون گل سرخ لطیف و تازه چون نیلوفرم
کشتی تن را چو موجم تخته تخته بشکنم
خویشتن را بسکلم چون خویشتن را لنگرم
ور من از سختی دل در کار خود سستی کنم
زود از دریا برآید شعلههای آذرم
همچو زر خندان خوشم اندر میان آتشش
زانک گر ز آتش برآیم همچو زر من بفسرم
من ز افسونی چو ماری سر نهادم بر خطش
تا چه افتد ای برادر از خط او بر سرم
من ز صورت سیر گشتم آمدم سوی صفات
هر صفت گوید درآ این جا که بحر اخضرم
چون سکندر ملک دارم شمس تبریزی ز لطف
سوی لشکرهای معنی لاجرم سرلشکرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان تجربههای معنوی و جستجوی جواهرات معانی در زندگی میپردازد. شاعر از برتری نور حقیقت (آفتاب) بر صورتها صحبت میکند و اظهار میکند که در عالم معانی غرق شده و به زیباییهای آن دل بسته است. وی به توصیف حالاتی میپردازد که از دنیای مادی فاصله گرفته و به سرزمین صفات و معانی متعالی نزدیک شده است. شاعر خود را به مثل گلی روایت میکند که در باغ روحانیان میخرامد و از وجود مادی خود عبور کرده و به جنبههای معنوی و الهی نزدیکتر میشود. در نهایت، با اشاره به شمس تبریزی و مقام معنوی خود، به عظمت و بزرگی در مسیر درک معانی و حقیقت اشاره میکند.
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید و ستارهها از ظاهر بالاتر جای میگیرند، من از درک معانی به سمت معانی زیباتر میروم و احساس خوشایندتری دارم.
هوش مصنوعی: من در دنیای معانی و مفهومها غرق شدهام و این برایم خوشایندتر است. به همین دلیل، به ظواهر و صورتها توجه نمیکنم و در هیچیک از دنیاها به آنها نمینگرم.
هوش مصنوعی: من در معناهای مختلف غوطهور میشوم تا به رنگ او درآیم، زیرا معنا مانند آب است و من در آن مانند شکر هستم.
هوش مصنوعی: هیچ کس نباید از زندگی و جان خودش ناامید شود. من به همین دلیل از ظواهر و جنبههای سطحی زندگی دوری میکنم و به معنای عمیقتری میپردازم.
هوش مصنوعی: من به آرامی در باغ قدم میزنم و با روحانیان در ارتباط هستم، مانند گل سرخ لطیف و تازه و چون نیلوفر هستم.
هوش مصنوعی: به مانند موجی که کشتی را تکان میدهد، من هم جسم خود را به تکههای کوچک تقسیم میکنم. سپس خود را به آرامی در دریا رها میکنم، زیرا مانند یک لنگر به وجود خودم وابستهام.
هوش مصنوعی: اگر من به خاطر دشواریهای قلبیام در انجام کارهایم کسالت به خرج دهم، به زودی شعلههای آتش درونم از دل دریا سربرمیآورد.
هوش مصنوعی: من همواره شاد و خوشحالم مانند طلا، حتی در میانه آتش. زیرا اگر از آتش بیرون بیایم، مانند طلا آب میشوم و از بین میروم.
هوش مصنوعی: من به زیبایی و جذابیت خط او به شدت مجذوب شدهام و از برادرم میپرسم که نتیجه این جذبیت بر من چه خواهد بود.
هوش مصنوعی: من از ظاهر و شکل به سراب صفات و ویژگیها رفتم، هر صفتی به من میگوید که به اینجا بیا که در اینجا دریای سبز و سرسبز وجود دارد.
هوش مصنوعی: من همچون سکندر، که پادشاهی دارد، از نعمت شمس تبریزی بهرهمندم. بنابراین، به طور طبیعی رهبر و فرمانده لشکرهای معانی و مفاهیم هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معدن شادیست این معدن جود و کرم
قبلهٔ ما روی یار قبلهٔ هر کس حرم
مهتر شاهان گیتی را همیشه کهترم
گر بخدمت نامدم معذور دارد مهترم
من بدیوان و سرای پادشاه دیگرم
گرچه نگذارد که یک روز از در او بگذرم
هر دو درگه را یکی بینم همی چون بنگرم
[...]
ظاهر شده است اینجا معدن جود و کرم
قبلۀ ما روی دوست قبلۀ هر کس حرم
گرچه دربستم در مدح و غزل یکبارگی
ظن مبر کز نظم الفاظ و معانی قاصرم
بلکه در هر نوع کز اقران من داند کسی
خواه جزوی گیر آن را خواه کلی قادرم
منطق و موسیقی و هیات بدانم اندکی
[...]
هر زمان زین سبز گلشن رخت بیرون میبرم
عالمی از عالم وحدت به کف میآورم
تخت و خاتم نی و کوس رب هبلی میزنم
طور آتش نی و در اوج انا الله میپرم
هرچه نقش نفس میبینم به دریا میدهم
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.