بار دگر از راه سوی چاه رسیدیم
وز غربت اجسام بالله رسیدیم
با اسب بدان شاه کسی چون نرسیدهست
ما اسب بدادیم و بدان شاه رسیدیم
چون ابر بسی اشک در این خاک فشاندیم
وز ابر گذشتیم و بدان ماه رسیدیم
ای طبل زنان نوبت ما گشت بکوبید
وی ترک برون آ که به خرگاه رسیدیم
یک چند چو یوسف به بن چاه نشستیم
زان سر رسن آمد به سر چاه رسیدیم
ما چند صنم پیش محمد بشکستیم
تا در صنم دلبر دلخواه رسیدیم
نزدیکتر آیید که از دور رسیدیم
و احوال بپرسید که از راه رسیدیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.