هان ای طبیب عاشقان دستی فروکش بر برم
تا بخت و رخت و تخت خود بر عرش و کرسی بر برم
بر گردن و بر دست من بربند آن زنجیر را
افسون مخوان ز افسون تو هر روز دیوانه ترم
خواهم که بدهم گنج زر تا آن گواه دل بود
گرچه گواهی میدهد رخسارهٔ همچون زرم
ور تو گواهان مرا رد می کنی ای پرجفا
ای قاضی شیرین قضا باری فروخوان محضرم
بیلطف و دلداری تو یا رب چه می لرزد دلم
در شوق خاک پای تو یا رب چه می گردد سرم
پیشم نشین پیشم نشان ای جان جان جان جان
پر کن دلم گر کشتیم بیخم ببر گر لنگرم
گه در طواف آتشم گه در شکاف آتشم
باد آهن دل سرخ رو از دمگه آهنگرم
هر روز نو جامی دهد تسکین و آرامی دهد
هر روز پیغامی دهد این عشق چون پیغامبرم
در سایهات تا آمدم چون آفتابم بر فلک
تا عشق را بنده شدم خاقان و سلطان سنجرم
ای عشق آخر چند من وصف تو گویم بیدهن
گه بلبلم گه گلبنم گه خضرم و گه اخضرم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
دی بر سرم تاج زری بنهاده است آن دلبرم
چندانک سیلی می زنی آن می نیفتد از سرم
شاه کله دوز ابد بر فرق من از فرق خود
شب پوش عشق خود نهد پاینده باشد لاجرم
ور سر نماند با کله من سر شوم جمله چو مه
[...]
هنگام آن آمد که من این پرده ها را بردرم
شهباز و سیمرغی شوم از چرخ گردون بگذرم
ویران کنم این آشیان سازم مکان در لامکان
گردد همه کون و مکان چون بیضه زیر شهپرم
بگذارم این نام و نشان ازما ومن یابم امان
[...]
افتاده در خون ای پدر از گرز و تیغ و خنجرم
بنهاده سر بر روی خاک ای خاک عالم بر سرم
تو کشته تن در خون طپان، من زنده بر جا جسم و جان
این سخت جانی ای امان، می نامد از خود باورم
گشت از سپهر پرده در، دامان هامونت مقر
[...]
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.