حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل
بانگ رسید کیست آن گفتم من غلام دل
شعله نور آن قمر میزد از شکاف در
بر دل و چشم رهگذر از بر نیک نام دل
موج ز نور روی دل پر شده بود کوی دل
کوزه آفتاب و مه گشته کمینه جام دل
عقل کل ار سری کند با دل چاکری کند
گردن عقل و صد چو او بسته به بند دام دل
رفته به چرخ ولوله کون گرفته مشغله
خلق گسسته سلسله از طرف پیام دل
نور گرفته از برش کرسی و عرش اکبرش
روح نشسته بر درش مینگرد به بام دل
نیست قلندر از بشر نک به تو گفت مختصر
جمله نظر بود نظر در خمشی کلام دل
جمله کون مست دل گشته زبون به دست دل
مرحلههای نه فلک هست یقین دو گام دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف احساسی عمیق و عشق میپردازد. او در شب، به دل خود سلام میکند و صدای دلش را میشنود. در این فضا، نور قمر از در شکاف کرده و بر دل و چشمهای رهگذر میتابد. شاعر به زیبایی و روشنایی دل اشاره میکند و میگوید که عقل نسبت به دل در مقام خدمت است و همه چیز به دست دل شکل میگیرد. در نهایت، او به این نتیجه میرسد که عشق و دل به گونهای بر زندگی و جهان اثر میگذارد که نمیتوان انکار کرد. در اینجا عشق و دل به عنوان معیارهای اصلی وجود انسان معرفی میشود.
هوش مصنوعی: شبی در دل خواستم سلامی عرض کنم و ناگهان صدایی آمد که پرسید کیستی. من پاسخ دادم که من خدمتگزار دل هستم.
هوش مصنوعی: شعلهای از نور ماه از در شکاف وارد میشد و دل و چشمان رهگذران را روشن میکرد.
هوش مصنوعی: موجی از نور بر دل نشسته بود و در آن کوچهای که دل در آن قرار دارد، مثل کوزهای پر از آفتاب و ماه، دل هم پر از احساسات و زیباییها شده بود.
هوش مصنوعی: اگر عقل کل هم بخواهد به دل خدمت کند، در واقع گردن عقل را به دام دل میاندازد و بسیاری دیگر مانند او هم به همین سرنوشت دچار میشوند.
هوش مصنوعی: رفته به آسمان و هیاهویی به پا کرده، مشغول به کار و سرگرمی مردم شده و ارتباط پیام دل را قطع کرده است.
هوش مصنوعی: نور گرمی از جایگاه و مقام بلندش میتابد و روحی که در آستانه او نشسته، به بالای دل نگاه میکند.
هوش مصنوعی: هیچ قلندری از انسان نیست، او به تو گفت که مختصر است. تمام آنچه بود، فقط نگاهی گذرا به سخنی در دل بود.
هوش مصنوعی: تمام موجودات دنیا به واسطه عشق و محبت به حالت ناتوانی و بیزبانی درآمدهاند و دل در دو مرحله از کمال و معرفت، به یقین میرسد که این مراحل نه تنها از فلک، بلکه از خود دل نیز نشأت میگیرند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ساقی جان بجام من ریخت می مدام دل
گشت ز پای تا سرم مست مدام جام دل
ملک دلست رام من سکه دل بنام من
دل همگی بکام من من همگی بکام دل
صدر جلال پادشه شاه براوست متکی
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.