در بگشا کآمد خامی دگر
پیشکشی کن دو سه جامی دگر
هین که رسیدیم به نزدیک ده
همره ما شو دو سه گامی دگر
هین هله چونی تو ز راه دراز
هر قدمی غصه و دامی دگر
غصه کجا دارد کان عسل
ای که تو را سیصد نامی دگر
بسته بدی تو در و بام سرا
آمدت آن حکم ز بامی دگر
گر به سَنام سر گردون روی
بر تو قضا راست سنامی دگر
ای ز تو صد کام دلم یافته
میطلبد دل ز تو کامی دگر
ای رخ و رخسار تو رومی دگر
ای سر زلفین تو شامی دگر
سوی چنان روم و چنان شام رو
تا ببری دولت رامی دگر
لطف تو عام آمد چون آفتاب
گیر مرا نیز تو عامی دگر
هر سحری سر نهدت آفتاب
گوید بپذیر غلامی دگر
بر تو و برگرد تو هر کس که هست
دم به دم از عرش سلامی دگر
بیسخنی ره رو راه تو را
در غم و شادیست پیامی دگر
این غم و شادی چو زمام دلند
ناقه حق راست زمانی دگر
شاد زمانی که ببندم دهن
بشنوم از روح کلامی دگر
رخت از این سوی بدان سو کشم
بنگرم آن سوی نظامی دگر
عیش جهان گردد بر من حرام
بینم من بیت حرامی دگر
طرفه که چون خنب تنم بشکند
یابد این باده قوامی دگر
توبه مکن زین که شدم ناتمام
بعد شدن هست تمامی دگر
بس کنم ای دوست تو خود گفته گیر
یک دو سه میم و دو سه لامی دگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بررسی عشق و دلبستگی میپردازد. شاعر از معشوق خود دعوت میکند تا با نوشیدن جامی تازه و شادی به زندگی نزدیکتر شوند. او به راه دراز و مشکلاتی که در مسیر عشق وجود دارد اشاره میکند و بر این نکته تأکید میکند که عشق میتواند تسکیندهنده غمها باشد. شاعر به زیباییهای معشوق و تأثیر او بر دل و جانش اشاره میکند و میگوید که حتی اگر زندگی تلخ شود، هنوز هم عشق ادامه دارد. در نهایت، او بیان میکند که برای رسیدن به کمال و سرانجام، نیاز به دوستی و محبت دارد و حتی از تحقق یک زندگی شاداب و دلپذیر در کنار معشوق سخن میگوید.
هوش مصنوعی: در را باز کن، که ناگهان جوانی بیخبر وارد شده است؛ برایش دو سه جام دیگر نوشیدنی بیاور.
هوش مصنوعی: با احتیاط به ده نزدیک میشویم، حالا همراه ما شو، دو یا سه قدم دیگر برو جلو.
هوش مصنوعی: بیا ببین حال تو را؛ از راه طولانی که آمدهای، هر قدمی که برمیداری، غصه و مشکلی جدید پیش میآید.
هوش مصنوعی: غم و اندوه چه معنایی دارد وقتی تو را به نامهای مختلف میشناسند و از تو به عنوان عسل یاد میشود؟
هوش مصنوعی: زمانی که در و بام خانهات را بستهای، آن فرمان از سقف دیگری به تو رسیده است.
سنام یعنی کوهان شتر، در اینجا یعنی بلندترین نقطه. و «سَنام کوه» یعنی قلهٔ کوه.
هوش مصنوعی: دل من از تو خوشیهای زیادی به دست آورده و حالا دوباره میخواهد تا از تو شادی و خوشی جدیدی بگیرد.
هوش مصنوعی: ای چهره و زیبایی تو، همانند رومیان دیگر است و ای فرهای تو، مانند شامیان دیگر است.
«دولت رام» یعنی دولت مطیع و بهکام. همچنین کلمه «رام» هم با روم تجانس آوایی دارد و هم شام.
هوش مصنوعی: مهربانی تو همچون آفتاب به همه جا میتابد، خواهش میکنم که به من هم مثل دیگران توجه کنی.
هوش مصنوعی: هر صبح که آفتاب طلوع میکند، میگوید که دنیای جدیدی را بپذیر و به خدمت کردن و نوکری مشغول شو.
هوش مصنوعی: هر کس که در اطراف تو وجود دارد، هر لحظه از بالای آسمان پیام سلامی جدید به تو میفرستد.
هوش مصنوعی: سکوت و بیصحبتی نشاندهنده مسیر تو در زندگی است که در آن، هم در خوشی و هم در اندوه پیغام و درس جدیدی نهفته است.
هوش مصنوعی: غم و شادی مانند دو آتشنشان هستند که بر دل ما تسلط دارند و زندگی ما را در دست گرفتهاند، ولی ممکن است در آینده تغییر کنند.
هوش مصنوعی: خوشحال میشوم وقتی که سکوت کنم و از روح کلامی جدید بشنوم.
هوش مصنوعی: لباس خود را از این سمت به آن سمت میکشم و به آن سوی دیگر نگاه میکنم، تا ببینم نظم و ترتیبی دیگر وجود دارد.
هوش مصنوعی: زندگی در این دنیا برای من ممنوع شده است، زیرا من دیدم که زندگی در یک خانه حرام وجود دارد.
هوش مصنوعی: عجیب است که وقتی بدنم در حال نابودی است، این نوشیدنی به من حال و قوام جدیدی میدهد.
هوش مصنوعی: توبه نکن، زیرا بعد از این که به کمال نرسیدم، دیگر راهی برای تکامل وجود ندارد.
هوش مصنوعی: دوست، من از تو خواستهام که فقط به یک یا دو حرف اضافی فکر کنی و بقیه را به خود من واگذار کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.