گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

برای تو فدا کردیم جان‌ها

کشیده بهر تو زخم زبان‌ها

شنیده طعنه‌های همچو آتش

رسیده تیر کاری زان کمان‌ها

اگر دل را برون آریم پیشت

ببخشایی بر آن پرخون نشان‌ها

اگر دشمن تو را از من بدی گفت

مها دشمن چه گوید جز چنان‌ها

بیا ای آفتاب جمله خوبان

که در لطف تو خندد لعل کان‌ها

که بی‌تو سود ما جمله زیانست

که گردد سود با بودت زیان‌ها

گمان او بسستش زهر قاتل

که در قند تو دارد بدگمان‌ها

 
 
 
غزل شمارهٔ ۱۱۱ به خوانش پری ساتکنی عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
امیرخسرو دهلوی

زهی وصف لبت ذکر زبان‌ها

دهانت در سخن اکسیر جان‌ها

چو می‌خندد لب شکرفشانت

ز حیرت باز می‌ماند دهان‌ها

ز عشقت کو به دل تخم وفا ریخت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه