روزی خوشست رویت از نور روز خوشتر
باده نکوست لیکن ساقی ز می نکوتر
هر بستهای که باشد امروز برگشاید
دل در مراد پیچد چون باز در کبوتر
هر بیدلی ز دلبر انصاف خود بیابد
هر تشنهای نشیند بر آب حوض کوثر
هر دم دهد بت من نو ساغری به ساقی
کامروز بزم عامست این را به عاشقان بر
یک ساغر لطیفی کز غایت لطیفی
گویی همه شرابست خود نیست هیچ ساغر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره لذت و خوشی ناشی از زیبایی و محبت است. شاعر برای توصیف حال و هوای جشن و بزم از تصاویری زیبا بهره میبرد. او به زیبایی حضور معشوق اشاره کرده و میگوید که هر لحظه میتواند دل را شاد کند و هر thirsty (تشنگان) به عشق و محبت دست یابد. همچنین، میخواهد بگوید که بزم امروز برای همه عاشقان است و در این فضا، همه چیز به اندازه کافی خوشایند و لذتبخش است. در نهایت، اشاره به ساغری دارد که از لطافت خاصی برخوردار است و بیان میکند که این ساغر در حقیقت به معنای شراب خوشگوار است.
هوش مصنوعی: روز زیبایت از نور روز هم زیباتر است، نوشیدنی خوب هم هست، اما ای ساقی، شراب از هر چیز دیگری بهتر است.
هوش مصنوعی: هر چیزی که امروز به ما میرسد، دل را شاد میکند و آرزوها را به هم پیوند میزند، مانند باز شدن بالهای کبوتر.
هوش مصنوعی: هر کسی که به محبوب خود عشق ورزد، به درستی خواهد رسید و هر کسی که نیازمند باشد، به خواستهاش دست پیدا میکند.
هوش مصنوعی: هر لحظه معشوق من برایم یک جام تازه میآورد، امروز جشن عمومی است، این را به عاشقان بگوید.
هوش مصنوعی: یک ظرف زیبا و دلنشین وجود دارد که آنقدر لطیف و دلربا به نظر میرسد که گویی تمام محتویاتش فقط شراب است، در حالی که خود ظرف هیچ چیزی ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
آن کیست کاندر آمد بازی کنان ازین در
رویی چو بوستانی از آب آسمان تر
باز این چه رستخیزست این خود کجا درآمد
این را که ره نمودست از بهر فتنه ایدر
ای دوستان یکدل، دل باز شد ز دستم
[...]
آذر فرو زو می خور شاها بماه آذر
آیین ماه آذر بوی می است و آذر
باد ابد رد مانده دشمنت چون کمانه
بگذار شادمانه صدا ور مزدو آذر
یک بخشش تو کردن بار دویست گردون
[...]
آن دلفریب دلکش و آن دلربای دلبر
با صد هزار کشی خندان درآمد از در
تنبول کرده آن بت تنبول کرده پیدا
سی و دو نار دانه در نار دانش اندر
تا کیمیای حسنش کرده ست لعل درش
[...]
فرخنده باد و میمون این مجلس منور
بر شهریار گیتی شاهنشه مظفر
شاهی کجا رسیدست از همت بلندش
تختش به هفت گردون عدلش به هفت کشور
اَسْلاف را به عدلش جاه است تا به آدم
[...]
دیدی تو اصفهانرا آنشهر خلد پیکر
آن سدره مقدس آن عدن روح پرور
آن بارگاه ملت وان تختگاه دولت
آن روی هفت عالم وانچشم هفت کشور
هر کوچه جویباری محکم بمهر عصمت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.