بخش ۷۸ - در معنی این کی ارنا الاشیاء کما هی و معنی این کی لو کشف الغطاء ما از ددت یقینا و قوله در هر که تو از دیدهٔ بد مینگری از چنبرهٔ وجود خود مینگری پایهٔ کژ کژ افکند سایه
ای خروسان از وی آموزید بانگ
بانگ بهر حق کند نه بهر دانگ
صبح کاذب آید و نفریبدش
صبح کاذب عالم و نیک و بدش
اهل دنیا عقل ناقص داشتند
تا که صبح صادقش پنداشتند
صبح کاذب کاروانها را زدست
که به بوی روز بیرون آمدست
صبح کاذب خلق را رهبر مباد
کو دهد بس کاروانها را به باد
ای شده تو صبح کاذب را رهین
صبح صادق را تو کاذب هم مبین
گر نداری از نفاق و بد امان
از چه داری بر برادر ظن همان
بدگمان باشد همیشه زشتکار
نامهٔ خود خواند اندر حق یار
آن خسان که در کژیها ماندهاند
انبیا را ساحر و کژ خواندهاند
وآن امیران خسیس قلبساز
این گمان بردند بر حجرهٔ ایاز
کو دفینه دارد و گنج اندر آن
ز آینهٔ خود منگر اندر دیگران
شاه میدانست خود پاکی او
بهر ایشان کرد او آن جست و جو
کای امیر آن حجره را بگشای در
نیم شب که باشد او زان بیخبر
تا پدید آید سگالشهای او
بعد از آن بر ماست مالشهای او
مر شما را دادم آن زر و گهر
من از آن زرها نخواهم جز خبر
این همیگفت و دل او میطپید
از برای آن ایاز بی ندید
که منم کین بر زبانم میرود
این جفاگر بشنود او چون شود
باز میگوید به حق دین او
که ازین افزون بود تمکین او
کی به قذف زشت من طیره شود
وز غرض وز سر من غافل بود
مبتلی چون دید تاویلات رنج
برد بیند کی شود او مات رنج
صاحب تاویل ایاز صابرست
کو به بحر عاقبتها ناظرست
همچو یوسف خواب این زندانیان
هست تعبیرش به پیش او عیان
خواب خود را چون نداند مرد خیر
کو بود واقف ز سر خواب غیر
گر زنم صد تیغ او را ز امتحان
کم نگردد وصلت آن مهربان
داند او که آن تیغ بر خود میزنم
من ویم اندر حقیقت او منم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت شناخت و تمایز بین حقیقت و دروغ اشاره میکند. شاعر به خروسها سفارش میکند که فریاد بزنند نه برای جلب توجه، بلکه برای اعلام حقیقت. صبح کاذب نماد وضعیتهای ظاهری و فریبنده است که مردم را به اشتباه میاندازد و باعث میشود که درک نادرستی از واقعیت داشته باشند. او هشدار میدهد که نباید به این صبح کاذب اعتماد کرد و در عوض باید به صبح صادق، که نماد حقیقت و شناخت واقعی است، توجه کرد.
شاعر از بدگمانی و نفاق در میان مردم سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که افراد ناقصالعقل، انبیا را مسخره میکنند و بر دیگران قضاوتهای نادرست میکنند. او به داستان امیر و ایاز اشاره میکند که امیر در جستجوی حقیقت و پاکی خود، گنج و راز درون خود را میشناسد و از این مسئله آگاه است که ذهنها و قضاوتها میتواند موجب آسیب و بدگمانی شود.
در نهایت، شاعر به صبر و علم ایاز اشاره میکند که با درک عمیق از حقیقت و صبر بر مشکلات، به موفقیت میرسد و نشان میدهد که حقیقت در نهایت نمایان میشود.
هوش مصنوعی: ای خروسها، از او بیاموزید که بانگ شما باید به خاطر حق باشد، نه فقط به خاطر جلب توجه و صدا زدن.
هوش مصنوعی: صبحی دروغین فرا میرسد که نمیتواند او را فریب دهد. صبح کاذب در دنیا وجود دارد و در آن خوب و بد به هم آمیختهاند.
هوش مصنوعی: افراد دنیا نتوانستند به درستی بفهمند و درک کاملی از مسائل داشتند، تا زمانی که حقیقت روشن و واضح شد.
هوش مصنوعی: صبح دروغین کاروانها را از خواب بیدار کرد و آنها را به سمت روز تازهای که در راه است، بیرون آورد.
هوش مصنوعی: صبح دروغین نباید هدایتگر مردم باشد، زیرا ممکن است آنها را به سمت نابودی ببرد و کاروانها را به باد فنا دهد.
هوش مصنوعی: تو باعث شدهای که صبح دروغین به وجود بیاید، اما صبح راستین را نیز نباید نادیده بگیری.
هوش مصنوعی: اگر از نفاق و بدی دوری، پس چرا درباره برادر خود بدگمانی میکنی؟
هوش مصنوعی: کسی که همیشه بدگمان است، کارهای زشت خود را در نظر دارد و آن را به دوستش نسبت میدهد.
هوش مصنوعی: افرادی که در انحرافات و اشتباهات خود باقی ماندهاند، پیامبران را جادوگر و ناراست معرفی کردهاند.
هوش مصنوعی: آن دو فرمانروا که به شدت بخیل و کمیاب هستند، فکر کردند که در اتاق ایاز گنجینهای پنهان وجود دارد.
هوش مصنوعی: شخصی که دارای گنج و ارزشهای درونی است، نباید به دیگران نگاه کند و خود را با آنها مقایسه کند. باید به دنیای درونی خود و قابلیتهای خود توجه کند.
هوش مصنوعی: پادشاه میدانست که پاکی و صداقت او به خاطر مردم است و به همین دلیل به دنبال آنان میرفت.
هوش مصنوعی: ای امیر، در نیمه شب آن اتاق را باز کن، چون او از آن بیخبر است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نشانههای او نمایان شود، ما باید تحمل کنیم و به او بپردازیم.
هوش مصنوعی: من شما را به طلا و جواهر خود بخشیدم و از این طلاها چیزی جز خبر و اطلاع نمیخواهم.
هوش مصنوعی: شخصی این حرفها را میزد و در دلش به خاطر ایاز، که هرگز او را ندیده بود، نگرانی و اضطراب داشت.
هوش مصنوعی: من کیستم که این سخنان بر زبانم جاری میشود، این بی انصاف باید بشنود، اما وقتی که بشنود چه حالتی پیدا خواهد کرد؟
هوش مصنوعی: او دوباره میگوید که به حق دین او، هر چه بیشتر از این باشد، اطاعت او نیز بیشتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: چه کسی از روی کینه و حسد به من آسیب میزند و از هدف و نیّت من بیخبر است؟
هوش مصنوعی: کسی که در مشکلات و دشواریها قرار گرفته، وقتی به تفسیر و توضیحات آن مینگرد، به درد و رنجش پی میبرد و منتظر است ببیند کی به پایان این رنج و درد میرسد.
هوش مصنوعی: صاحب تفسیر و تأویل، ایاز صابری است که به عمق و نتایج نهایی امور آگاه و نگران است.
هوش مصنوعی: مانند یوسف که خواب زندانیان را تعبیر کرد، تعبیر خوابها نیز اکنون به وضوح در پیش او نمایان است.
هوش مصنوعی: اگر کسی خواب خود را نشناسد و تفسیر نکند، چگونه میتواند به خیر و نیکی دیگران آگاه باشد و از حال آنها باخبر شود؟
هوش مصنوعی: اگر حتی صدبار به او آسیب برسانم، هیچ چیز از محبت و تعلق خاطر آن معشوق کاسته نخواهد شد.
هوش مصنوعی: او میداند که من این تیغ را بر خودم میزنم و در واقعیت، خود او هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.