گفت روبه این حکایت را بهل
دستها بر کسب زن جهد المقل
دست دادستت خدا کاری بکن
مکسبی کن یاریِ یاری بکن
هر کسی در مکسبی پا مینهد
یاری یاران دیگر میکند
زانک جمله کسب ناید از یکی
هم دروگر هم سقا هم حایکی
هین به انبازیست عالم بر قرار
هر کسی کاری گزیند ز افتقار
طبلخواری در میانه شرط نیست
راه سنت کار و مکسب کردنیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.