بخش ۱۲۷ - بیان آنک عقل جزوی تا بگور بیش نبیند در باقی مقلد اولیا و انبیاست
پیشبینی این خرد تا گور بود
وآن صاحب دل به نفخ صور بود
این خرد از گور و خاکی نگذرد
وین قدم عرصهٔ عجایب نسپرد
زین قدم وین عقل رو بیزار شو
چشم غیبی جوی و برخوردار شو
همچو موسی نور کی یابد ز جیب
سخرهٔ استاد و شاگردان کتیب
زین نظر وین عقل ناید جز دوار
پس نظر بگذار و بگزین انتظار
از سخنگویی مجویید ارتفاع
منتظر را به ز گفتن استماع
منصب تعلیم نوع شهوتست
هر خیال شهوتی در ره بتست
گر بفضلش پی ببردی هر فضول
کی فرستادی خدا چندین رسول
عقل جزوی همچو برقست و درخش
در درخشی کی توان شد سوی وخش
نیست نور برق بهر رهبری
بلک امریست ابر را که میگری
برق عقل ما برای گریه است
تا بگرید نیستی در شوق هست
عقل کودک گفت بر کتاب تن
لیک نتواند به خود آموختن
عقل رنجور آردش سوی طبیب
لیک نبود در دوا عقلش مصیب
نک شیاطین سوی گردون میشدند
گوش بر اسرار بالا میزدند
میربودند اندکی زان رازها
تا شهب میراندشان زود از سما
که روید آنجا رسولی آمدست
هر چه میخواهید زو آید به دست
گر همیجویید در بیبها
ادخلوا الابیات من ابوابها
میزن آن حلقهٔ در و بر باب بیست
از سوی بام فلکتان راه نیست
نیست حاجتتان بدین راه دراز
خاکیی را دادهایم اسرار راز
پیش او آیید اگر خاین نیید
نیشکر گردید ازو گرچه نیید
سبزه رویاند ز خاکت آن دلیل
نیست کم از سم اسپ جبرئیل
سبزه گردی تازه گردی در نوی
گر توخاک اسپ جبریلی شوی
سبزهٔ جانبخش که آن را سامری
کرد در گوساله تا شد گوهری
جان گرفت و بانگ زد زان سبزه او
آنچنان بانگی که شد فتنهٔ عدو
گر امین آیید سوی اهل راز
وا رهید از سر کله مانند باز
سر کلاه چشمبند گوشبند
که ازو بازست مسکین و نژند
زان کله مر چشم بازان را سدست
که همه میلش سوی جنس خودست
چون برید از جنس با شه گشت یار
بر گشاید چشم او را بازدار
راند دیوان را حق از مرصاد خویش
عقل جزوی را ز استبداد خویش
که سری کم کن نهای تو مستبد
بلک شاگرد دلی و مستعد
رو بر دل رو که تو جزو دلی
هین که بندهٔ پادشاه عادلی
بندگی او به از سلطانیست
که انا خیر دم شیطانیست
فرق بین و برگزین تو ای حبیس
بندگی آدم از کبر بلیس
گفت آنک هست خورشید ره او
حرف طوبی هر که ذلت نفسه
سایهٔ طوبی ببین وخوش بخسپ
سر بنه در سایه بیسرکش بخسپ
ظل ذلت نفسه خوش مضجعیست
مستعد آن صفا و مهجعیست
گر ازین سایه روی سوی منی
زود طاغی گردی و ره گم کنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به رابطه بین عقل و حقیقت اشاره میکند. او میگوید که عقل محدود و جزئی است و نمیتواند به عمق معانی و اسرار واقعی دست یابد. شاعری دیگر را به جستجوی چشم جان و ارتباط با حق دعوت میکند تا از دنیای مادی و شهوانی رهایی یابند. به یادآوری داستان موسی و دریافت نور الهی، شاعر به ما میآموزد که تنها از طریق دل و درک باطن میتوان به حقیقت دست پیدا کرد. همچنین بر این نکته تأکید میشود که عقل باید در خدمت دل باشد و انسان باید از خود را کنار گذاشته و به خداوند و معانی عمیقتری که فرستنده رسولان است نزدیک شود. در نهایت، شاعر از سایه عجز نفس سخن میگوید و این که تسلیم خدا شدن، بهتر از هر گونه سلطنتی است.
هوش مصنوعی: این خرد، آیندهای را پیشبینی میکند که تا زمان مرگ ادامه دارد و آن کسی که دلش مملو از عشق و احساس است، به نوعی مانند نفخ صور در زندگی تأثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: این عقل و دانشی که داریم، نمیتواند از دنیای مادی فراتر برود و نمیتواند به دنیای شگفتیها و غیرمادیها وارد شود.
هوش مصنوعی: از این احساس و این منطق دلخور شو، چشم امید به دانش و بصیرت غیبی داشته باش و از آن بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: مانند موسی، نور و دانش از قلب کوه و از درون استاد و شاگردان به دست میآید.
هوش مصنوعی: از این دیدگاه و با این عقل چیزی جز چرخش نخواهی داشت، پس بهتر است که نگاهی به دور بیندازی و انتظار را انتخاب کنی.
هوش مصنوعی: از صحبت کردن به دنبال بلندی مقام نباشید، چون فهم و درک از گفتار به شنیدن نیاز دارد.
هوش مصنوعی: مقام آموزش شامل هر نوع آرزو و خواستهای است که در مسیر عشق و زیبایی قرار دارد. هر تصور و خیال مربوط به این خواستهها، به نوعی در جستجوی معشوق یا زیبایی است.
هوش مصنوعی: اگر به لطف و بخشش او پی میبردی، هر فضولی نمیفرستاد خدا این همه پیامبر.
هوش مصنوعی: عقل جزئی مانند نوری است که درخشش دارد و همچون یک برق از آن عبور میکند. در این پیچیدگیها، چگونه میتوان به آسمان رسید و به سمت روشنی و حقیقت رفت؟
هوش مصنوعی: نور برق برای هدایت و رهبری نیست، بلکه این ابر است که میبارد و به زندگی رونق میدهد.
هوش مصنوعی: فکر و خرد ما برای اشک ریختن است تا نشان دهد که چگونه عدم و نیستی در آرزوی وجود میسوزد و شکوه میکند.
هوش مصنوعی: عقل کودک به کتاب مراجعه میکند، اما نمیتواند به تنهایی یاد بگیرد.
هوش مصنوعی: عقل بیمار به سراغ پزشک میرود، اما در دارو عقل او سالم نمیشود.
هوش مصنوعی: شیطانها به سوی آسمان میرفتن و به رازهای آن گوش میدادند.
هوش مصنوعی: اندکی از اسرار و رازها را میبردند تا پرچمدار، آنها را به سرعت از آسمان به حرکت درآورد.
هوش مصنوعی: در آنجا پیامآوری فرستاده شده است که هر چیزی را که بخواهید از او خواهید گرفت.
هوش مصنوعی: اگر در جستوجوی چیزهای باارزش هستید، به خانهها وارد شوید از درهای آنها.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به این است که با وجود تلاش و در زدن به در، ورود به مکان یا رسیدن به هدف مد نظر ممکن نیست و هیچ راهی برای دستیابی به آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: نیازی به پیمودن این مسیر طولانی نیست، ما به شما اسرار را دادهایم.
هوش مصنوعی: اگر به نزد او بیایید و خیانت نکنید، مانند نیشکر میشوید که حتی اگر نیشکر هم نباشید، از خاصیت و شیرینی او بهرهمند میگردید.
هوش مصنوعی: سبزهای که از خاک تو رشد کرده، کمتر از سم اسب جبرئیل نیست.
هوش مصنوعی: اگر تو خاک اسب جبریلی شوی، نوزی و تازگی را در سبزه گردی تجربه خواهی کرد.
هوش مصنوعی: گیاهی که جان میبخشد و سامری آن را به گوساله تبدیل کرد، به گوهری ارزشمند بدل شد.
هوش مصنوعی: او جان گرفت و از میان سبزهها فریاد زد، فریادی که باعث تشتت و آشفتگی دشمنان شد.
هوش مصنوعی: اگر راستگو و مورد اعتماد باشید و به جمع افرادی که رازهای عمیق و پنهان را درک میکنند بپیوندید، مانند پرندهای آزاد و بیقید و بند خواهید شد.
هوش مصنوعی: موجودی که سرش کلاهی دارد و چشمان و گوشهایش بسته است، از نظر حال و وضعش، در وضعیتی ضعیف و ناتوان به سر میبرد.
هوش مصنوعی: از آن سر که نگاهکنندگان به دنیا دارند، به این دلیل است که تمام توجه آنها به طرف خواستههای خودشان معطوف است.
هوش مصنوعی: وقتی که از نوع خود جدا شود، در این صورت یار به او نزدیک میشود و چشمان او را باز میکند تا ببیند.
هوش مصنوعی: عقل جزئی را از تسلط و اضطراب خود آزاد کن، زیرا حق در نهایت بر دیوانگی و اشتباهات پیروز میشود.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که تو باید از قدرت و سلطهگری خود بکاهی و در عوض، به یادگیری و آموختن از دلها و احساسات دیگران بپردازی. به عبارتی دیگر، به جای استبداد و خودکامگی، بهتر است به آموزههای عشق و دلسوزی اهمیت بدهی و در مسیر یادگیری و رشد قدم برداری.
هوش مصنوعی: بر روی دلهای دیگران تکیه کن، زیرا تو از خصلت دل هستی و به حقیقت، بندهٔ پادشاهی عادل هستی.
هوش مصنوعی: بندگی خدا از داشتن سلطنتی که در آن قدرت و نفوذ شیطانی وجود داشته باشد، بهتر و ارزشمندتر است.
هوش مصنوعی: باید بین دو حالت تفاوت بگذاری و یکی را انتخاب کنی، ای کسی که در بندگی هستی. آدم از نافرمانی دیو مغرور رها شد.
هوش مصنوعی: خورشید در راه خود میتابد و هر کس که نفسش را خوار شمارد، به آنجا میرسد که درخت طوبی وجود دارد.
هوش مصنوعی: به زیبایی درخت طوبی نگاه کن و در سایه آن استراحت کن. سر خود را در سایهاش پنهان کن و آرامش را تجربه کن.
هوش مصنوعی: در زیر سایه ذلت، روح انسان به آرامش میرسد و آماده بهرهمندی از صفا و آسایش است.
هوش مصنوعی: اگر از این سایه به سمتم بیایی، سریعاً به سرکشی میافتی و راه را گم خواهی کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.