مولانا
»
مثنوی معنوی
»
دفتر سوم
»
بخش ۵۵ - دویدن گاو در خانهٔ آن دعا کننده بالحاح قال النبی صلی الله علیه وسلم ان الله یحب الملحین فی الدعا زیرا عین خواست از حق تعالی و الحاح خواهنده را به است از آنچ میخواهد آن را ازو
تا که روزی ناگهان در چاشتگاه
این دعا میکرد با زاری و آه
ناگهان در خانهاش گاوی دوید
شاخ زد بشکست دربند و کلید
گاو گستاخ اندر آن خانه بجست
مرد در جست و قوایمهاش بست
پس گلوی گاو ببرید آن زمان
بی توقف بی تامل بی امان
چون سرش ببرید شد سوی قصاب
تا اهابش بر کند در دم شتاب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: روزی در وقت ناهار، شخصی با زاری دعا میکرد. ناگهان گاوی به خانهاش وارد شد و درب و کلید را شکست. مرد برای جلوگیری از گاو تلاش کرد، ولی در نهایت گلوی گاو را برید و سرش را به سمت قصاب برد تا سریعاً پوستش را بکند.
هوش مصنوعی: یک روز در اوج روز، با دلنوازی و تأسف، شروع به دعا کردن کرد.
هوش مصنوعی: ناگهان در خانهاش گاوی وارد شد و با شاخهایش در را شکست و قفل را باز کرد.
هوش مصنوعی: در خانهای که گاو نر با جسارت به جلو میآمد، مردی در جستجوی او بود و نیروی خود را برای مقابله با او آماده کرده بود.
هوش مصنوعی: در آن زمان، بدون هیچ وقفه و تردیدی، باید به سراغ کار بزرگ و دشواری رفت که نیازمند تصمیمگیری سریع و قاطع است.
هوش مصنوعی: زمانی که سرش را بریدند، به سمت قصاب رفت تا در آن لحظه پوستش را بکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.