بخش ۱۹۴ - دیگر باره ملامت کردن اهل مسجد مهمان را از شب خفتن در آن مسجد
قوم گفتندش مکن جلدی برو
تا نگردد جامه و جانت گرو
آن ز دور آسان نماید به نگر
که به آخر سخت باشد رهگذر
خویشتن آویخت بس مرد و سُکُست
وقت پیچاپیچ دستآویز جست
پیشتر از واقعه آسان بود
در دل مردم خیال نیک و بد
چون در آید اندرون کارزار
آن زمان گردد بر آنکس کار زار
چون نه شیری هین منه تو پای پیش
کان اجل گرگست و جان تست میش
ور ز ابدالی و میشت شیر شد
آمن آ که مرگ تو سرزیر شد
کیست ابدال آنک او مُبْدَل شود
خمرش از تبدیل یزدان خَل شود
لیک مستی شیرگیری وز گمان
شیر پنداری تو خود را هین مران
گفت حق ز اهل نفاق ناسدید
باسهم ما بینهم باس شدید
در میان همدگر مردانهاند
در غزا چون عورتان خانهاند
گفت پیغامبر سپهدار غیوب
لا شجاعة یا فتی قبل الحروب
وقت لاف غزو مستان کف کنند
وقت جوش جنگ چون کف بیفنند
وقت ذکر غزو شمشیرش دراز
وقت کر و فر تیغش چون پیاز
وقت اندیشه دل او زخمجو
پس به یک سوزن تهی شد خیک او
من عجب دارم ز جویای صفا
کو رمد در وقت صیقل از جفا
عشق چون دعوی جفا دیدن گواه
چون گواهت نیست شد دعوی تباه
چون گواهت خواهد این قاضی مرنج
بوسه ده بر مار تا یابی تو گنج
آن جفا با تو نباشد ای پسر
بلک با وصف بدی اندر تو در
بر نمد چوبی که آن را مرد زد
بر نمد آن را نزد بر گرد زد
گر بزد مر اسپ را آن کینه کش
آن نزد بر اسپ زد بر سُکسُکش
تا ز سُکسُک وارهد خوشپی شود
شیره را زندان کنی تا مِیْ شود
گفت چندان آن یتیمک را زدی
چون نترسیدی ز قهر ایزدی
گفت او را کی زدم ای جان و دوست
من بر آن دیوی زدم کو اندروست
مادر ار گوید ترا مرگ تو باد
مرگ آن خو خواهد و مرگ فساد
آن گروهی کز ادب بگریختند
آب مردی و آب مردان ریختند
عاذلانشان از وغا واراندند
تا چنین حیز و مخنث ماندند
لاف و غرهٔ ژاژخا را کم شنو
با چنینها در صف هیجا مرو
زانک زادوکم خبالا گفت حق
کز رفاق سست برگردان ورق
که گر ایشان با شما همره شوند
غازیان بیمغز همچون که شوند
خویشتن را با شما همصف کنند
پس گریزند و دل صف بشکنند
پس سپاهی اندکی بی این نفر
به که با اهل نفاق آید حشر
هست بادام کم خوش بیخته
به ز بسیاری به تلخ آمیخته
تلخ و شیرین در ژغاژغ یک شیاند
نقص از آن افتاد که همدل نیند
گبر ترسان دل بود کو از گمان
میزید در شک ز حال آن جهان
میرود در ره نداند منزلی
گام ترسان مینهد اعمی دلی
چون نداند ره مسافر چون رود
با ترددها و دل پرخون رود
هرکه گوید، های اینسو راه نیست
او کند از بیم آنجا وقف و ایست
ور بداند ره دل با هوش او
کی رود هر های و هو در گوش او
پس مشو همراه این اشتردلان
زانک وقت ضیق و بیمند آفلان
پس گریزند و ترا تنها هلند
گرچه اندر لاف سحر بابلند
تو ز رعنایان مجو هین کارزار
تو ز طاوسان مجو صید و شکار
طبع طاوسست و وسواست کند
دم زند تا از مقامت برکند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهٔ جنگ و ناپایداری در میان قومها و افراد است. صحبت از اینکه افراد به سرعت تصمیم نگیرند و در مواجهه با خطرات، خیالات نیک و بد در دلها شکل میگیرد. وقتی که کارزار واقعی آغاز میشود، شجاعت و دلیر بودنها نمایان میشود. در عین حال، افرادی که در زمان تنش و سختی درخششی ندارند و تنها در زمانهای آرام لاف میزنند، در واقع ناتوانند.
شخص به تصویر کشده شده به این نتیجه میرسد که هرکس در زمان جنگ فقط به فکر خود و نجات جانش است و حتی برادران و دوستانش را به سادگی رها میکند. بنابراین، از همراهی با افرادی که به شدت ناپایدار و بیثبات هستند، دوری کند تا در میانهٔ معرکه تنها نماند. متن به انتقاد از افرادی که در زمانهای خطر، روحیهٔ خود را از دست میدهند و همواره در ترس و تردید هستند، میپردازد و بر این نکته تأکید میکند که در شرایط مختلف، باید هوشیار و آگاه بود.
هوش مصنوعی: مردم به او گفتند که عجله نکن و ملاحظه کن، زیرا خطر آن وجود دارد که در این haste، هم سرنوشتت و هم زندگیات به خطر بیفتد.
هوش مصنوعی: آنچه از دور به نظر ساده و آسان میآید، وقتی به آن نزدیک میشویم و در مسیر آن قرار میگیریم، سخت و دشوار میشود.
هوش مصنوعی: انسان با تفاوتهای خود در زندگی میآمیخته و در زمانهای دشوار یا پیچیده برای یافتن راهکار تلاش میکند.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه حادثهای اتفاق بیفتد، مردم برای خود به راحتی میتوانستند نکات مثبت و منفی را تصور کنند.
هوش مصنوعی: زمانی که جنگ و نبرد در دل انسان آغاز شود، آن وقت است که او درگیر مبارزه میشود.
هوش مصنوعی: به خودت بیا و حواست را جمع کن، زیرا وقتی که مرگ به سراغت میآید، مانند گرگ است و جان تو مثل میشی است که در معرض خطر است. پس قدم به جلو نگذار و احتیاط کن.
هوش مصنوعی: اگر از ابدال و میشیر شدهای، نگران نباش، زیرا مرگ تو نزدیک است.
هوش مصنوعی: کیست آن کسی که بتواند به راحتی تبدیل شود و شرابش به عوضی از سوی خداوند، نیکو و پاک و خدایی گردد؟
هوش مصنوعی: اما در میکده با شادی مشغول شو و خود را به اشتباه فریب نده که تو نیز شیر هستی. خود را از این خیال دور کن.
هوش مصنوعی: گفت حق از اهل نفاق، از زشتیها و نفاق دور شوید، زیرا ما بین آنها با قدرت و شدت عمل میکنیم.
هوش مصنوعی: در میان همدیگر در جنگ و نبرد، مردانه و شجاعانه عمل میکنند، اما وقتی به خانه برمیگردند، مانند زنان در خانهها، نازکدل و آسیبپذیر میشوند.
هوش مصنوعی: پیامبر گفت: ای جوان، قبل از ورود به جنگ، شجاعت خود را ثابت کن.
هوش مصنوعی: هنگامی که صحبت از ستیزه و جنگ و دعوا به میان میآید، اغلب افراد اظهار نظر میکنند و از خود شجاعت نشان میدهند، اما وقتی واقعاً زمان جنگ فرا میرسد، بسیاری از آنها ناتوان و عاجز میشوند و قدرت واقعی خود را نشان نمیدهند.
هوش مصنوعی: زمانی که به یاد جهاد و نبرد میافتد، شمشیرش بلند میشود و در زمان بیحرکتی و غفلت، تیغش به نرمی و لطافت مانند پیاز است.
هوش مصنوعی: در زمانی که دل او مشغول تفکر و نگرانی بود، زخمهای درونش به شدت آزارش میداد و به همین خاطر، تمام انرژی و قوت او با یک ذره درد دچار ضعف و بیحالی شد.
هوش مصنوعی: من از کسی تعجب میکنم که در پی آرامش و صفا است، در حالی که در زمان سختی و فشار، تحمل جفا و آزار را ندارد.
هوش مصنوعی: عشق زمانی که گواهی بر ظلم و بیعدالتی نداشته باشیم، مثل دعوی بیپایه و بیاساس است و در نتیجه تمام ادعاها به بینتیجه میانجامد.
هوش مصنوعی: زمانی که قاضی شهادت تو را خواست، ناراحت نشو و بر مار بوسه بزن تا به گنج و ثروت دست یابی.
هوش مصنوعی: این درد و سختی که به تو میرسد، به دلیل خودت و صفات بدی است که در وجودت هست، نه به خاطر دیگری.
هوش مصنوعی: چوبی که تحت فشار و ضربه مرد قرار گرفته است، حالا نیازی به دوباره زدن ندارد و میتوان آن را به گردشی دیگر تبدیل کرد.
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر کینهاش به اسب ضربهای بزند، آن اسب هم به او پاسخ خواهد داد و به انتقام برمیخیزد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی باید از مشکلات و چالشها فرار کند تا بتواند به خوشبختی و شادابی برسد. اگر شخص بتواند از مشکلات رها شود، میتواند به راحتی از قید و بندهای زندگی آزاد شود و لذت بیشتری از زندگی ببرد.
هوش مصنوعی: چرا آنقدر به این یتیم آسیب زدی؟ چطور از عذاب و غضب خداوند ترسی به دل راه ندادی؟
هوش مصنوعی: گفتم که کی به تو آسیب زدم ای جان و دوست من، من بر دمی زدم که بر تو تکیه دارد.
هوش مصنوعی: اگر مادر بگوید که مرگ تو برایت خوب است، او آرزو میکند که تو بمیرى و پیوسته به فساد و بدی دچارت کند.
هوش مصنوعی: در این متن به افرادی اشاره شده است که از ادب و فروتنی دوری کردند و به همین دلیل، ویژگیهای انسانی و مردانگی واقعی خود را از دست دادند.
هوش مصنوعی: آنهایی که به عذر و بهانه مشغول بودند، به خاطر جنگ و درگیری در وضعیت سختی قرار گرفتند و اینگونه ناتوان و ضعیف ماندند.
هوش مصنوعی: به سخنان بیاساس و خودستایانه توجهی نکن و با چنین افرادی وارد بحث نشوید.
هوش مصنوعی: زیرا که زادوکم، یاری کرد حق را، هنگامی که از رفاقت دور شدم و ورق برگرداندم.
هوش مصنوعی: اگر آنها با شما همراه شوند، مانند جنگجویانی بیفکر خواهند شد.
هوش مصنوعی: انسانها ممکن است خود را با جمعی هماهنگ و همنوا نشان دهند، اما در باطن خود به سمت دیگری بروید و دلشان را بشکنند.
هوش مصنوعی: پس بهتر است که گروهی کوچک از پادگان به بیوفایان نپیوندند، تا اینکه با افراد نفاقافکن همراه شوند.
هوش مصنوعی: بادام خوشمزهای که کم است، بهتر از بسیاری از تلخیها و ناخواستههاست.
هوش مصنوعی: تلخی و شیرینی در سر و صدای زندگی مثل دو جنبه یک چیز هستند، اما به خاطر این که دلها با هم یکی نیستند، این نقص و کمبود احساس میشود.
هوش مصنوعی: دل گبر (غیر مسلمان) به خاطر بدگمانی و تردید درباره آنچه در جهان دیگر وجود دارد، همواره در اضطراب و ترس به سر میبرد.
هوش مصنوعی: شخصی در راهی میرود که از مقصد آن هیچ آگاهی ندارد. با وجود این ناامیدی، دلش امیدوار است و قدمهایش را با احتیاط برمیدارد.
هوش مصنوعی: وقتی مسافر راه را نادانسته میگذرد، با وجود موانع و دلنگرانیهایش، به سمت مقصدش حرکت میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که بگوید این سمت راهی وجود ندارد، به خاطر ترس از آنجا متوقف و ایستاده میشود.
هوش مصنوعی: اگر دل به کنجکاوی و ذکاوت او پی ببرد، هیچ صدای بلندی نمیتواند او را از مسیر خودش دور کند.
هوش مصنوعی: پس با این انسانهای ناپاک و بیخبر همراه نشو، زیرا زمان دشوار و ترسناکی است و آنها دچار مشکلاتی هستند.
هوش مصنوعی: پس فرار میکنند و تو را تنها میگذارند، هرچند که در گفتار خود از جادوی بابل سخن میگویند.
هوش مصنوعی: به زیباییهای بهشتی ننگر و درپی آنها نباش، زیرا نباید که در رقابت با آنها به دنبال شکار و دستاوردهای دنیوی باشی.
هوش مصنوعی: نفس تو مانند طاووس است و در حال وسوسه به سر میبرد تا تو را از جایگاهت دور کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.