قوم عیسی را بُد اندر دار و گیر
حاکمانْشان دَه امیر و دو امیر
هر فریقی مر امیری را تبع
بنده گشته میرِ خود را از طمع
این دَه و این دو امیر و قومشان
گشته بندِ آن وزیر بَد نشان
اعتماد جمله بر گفتار او
اقتدای جمله بر رفتار او
پیش او در وقت و ساعت هر امیر
جان بدادی گر بدو گفتی بمیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وضعیتی اشاره میکند که قوم عیسی تحت سلطه حاکمان و امیرانی هستند که هر کدام پیرو و تابع خود را دارند. این حاکمان به وزیر بدنامی وابستهاند و بر او اعتماد کردهاند، به طوری که همه حرفها و رفتارهای او را دنبال میکنند. حتی در شرایط دشوار، جان خود را به خاطر او فدای میکنند. در اینجا به نفاق و وابستگی نامناسب اشاره شده است که باعث میشود قوم گرفتار شوند.
هوش مصنوعی: قوم عیسی در مشکلات و سختیها گرفتار بودند، زیرا حاکمان آنها از دَه و دو امیر (رئیس) تشکیل شده بودند.
هوش مصنوعی: هر گروهی دنبال رهبری میگردند و تحت فرمان آن رهبری قرار میگیرند تا از منافع و آرزوهای خود بهرهمند شوند.
این دوازده (ده و دو) امیر و قومهای (پیروان) آنها، اسیر آن وزیر بدکار و بدصفت شده بودند. (بند: اسیر، مطیع)
هوش مصنوعی: تمام افراد به سخنان او اعتماد دارند و همه در پیروی از کردار او هستند.
هوش مصنوعی: اگر با او در هر زمانی و ساعتی برخورد کنی، باید جان خود را فدای او کنی؛ زیرا اگر به او بگویی بمیری، باید بپذیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.