گنجور

 
مولانا

قوم عیسی را بد اندر دار و گیر

حاکمانشان ده امیر و دو امیر

هر فریقی مر امیری را تبع

بنده گشته میر خود را از طمع

این ده و این دو امیر و قومشان

گشته بند آن وزیر بد نشان

اعتماد جمله بر گفتار او

اقتدای جمله بر رفتار او

پیش او در وقت و ساعت هر امیر

جان بدادی گر بدو گفتی بمیر