فرمود از دعوی این کنیزک که کردند اگرچه دروغست پیش نخواهد رفتن امّا در وهم این جماعت چیزی نشست، این وهم و باطن آدمی همچو دهلیزست اوّل در دهلیز آیند آنگه در خانه روند؛ این همه زاییدند و خانه را معمور دیدند، اگر ایشان بگویند که این خانه قدیم است بر ما حجّت نشود؛ چون ما دیدهایم که این خانه حادث است همچنانک آن جانوران که از در و دیوار این خانه رستهاند و جز این خانه چیزی نمیدانند و نمیبینند، خلقانند که ازین خانهٔ دنیا رستهاند در ایشان جوهری نیست منبتشان از اینجاست هم درینجا فرو روند. اگر ایشان عالم را قدیم گویند بر انبیا و اولیا که ایشان را وجود بودهاست پیش از عالم، به صدهزار هزار هزار سال چه جای سال و چه جای عدد؟ ؛ که آن را نه حدّست و نه عدد؛ حجّت نباشد، که ایشان حدوث عالم را دیدهاند همچنانک تو حدوث این خانه را و بعد از آن، آن فلسفیک به سُنّی میگوید: که حدوث عالم به چه دانستی؟ ... ای خر! تو قِدَم عالم را به چه دانستی؟ آخر گفتنِ تو که عالَمْ قدیم است معنیش اینست که؛ حادث نیست و این گواهی بر نفی باشد. آخر گواهی بر اثبات آسانتر باشد از آنک گواهی بر نفی؛ زیرا که گواهی بر نفی معنیاش آنست که این مرد فلان کار را نکرده است و اطّلاع بر این مشکل است. میباید که این شخص از اوّل عمر تا آخر ملازم ِ آن شخص بوده باشد؛ شب و روز در خواب و بیداری که بگوید البته این کار را نکرده است؛ هم حقیقت نشود؛ شاید که این را خوابی برده باشد یا آن شخص به حاجتخانه رفته باشد که این را ممکن نبوده باشد ملازم او بودن، سبب این گواهی بر نفی روا نیست زیرا که مقدور نیست امّا گواهی بر اثبات مقدورست و آسان زیرا که میگوید لحظهای با او بودم چنین گفت و چنین کرد؛ لاجرم این گواهی مقبول است زیرا که مقدور ِ آدمیست. اکنون ای سگ! اینکه به حدوث گواهی میدهد آسانتر است از آنچ تو به قدم عالم گواهی میدهی زیرا که حاصل گواهیات اینست که حادث نیست، پس گواهی بر نفی داده باشی پس چو هر دو را دلیلی نیست و ندیدهایت که عالم حادث است یا قدیم تو او را میگویی: به چه دانستی که حادث است؟ او نیز میگوید: ای قلتبان! تو به چه دانستی که قدیم است؟ آخر دعوی تو مشکلتر است و محالتر.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، نویسنده به بررسی موضوع حدوث و قدیم بودن جهان میپردازد. او میگوید که اگرچه برخی افراد ادعا میکنند که جهان قدیم است، این ادعا نمیتواند بر ما حجت باشد چون ما به وضوح تغییرات و رخدادهای جدید در جهان را مشاهده میکنیم. او به مثالی از خانهای که جدیداً بنا شده اشاره میکند و میگوید که افرادی که در آن زندگی میکنند نمیتوانند ادعا کنند که این خانه قدیم است، زیرا آنها خود رشد کرده و به دنیا آمدهاند. همچنین، نویسنده به نکتهای اشاره میکند که گواهی دادن بر نفی (مثل قدیم بودن) دشوارتر از گواهی دادن بر اثبات (مثل حادث بودن) است، زیرا برای اثبات یک چیز، تنها نیاز به یک شاهد وجود دارد، در حالی که برای نفی آن، شخص باید در تمام عمر شاهد باشد. در مجموع، او نتیجه میگیرد که در بحث قدیم و حادث بودن جهان، ادعای حادث بودن آن منطقیتر و آسانتر است.
هوش مصنوعی: در این متن به بررسی ادعای قدیم بودن یا حادث بودن جهان پرداخته میشود. گفته میشود که اگرچه ادعای این کنیزک دروغ است و ممکن است پذیرفته نشود، اما این اندیشه در ذهن برخی افراد جا گرفته است. انسانها مانند افرادی هستند که ابتدا به دهلیز وارد میشوند و سپس به داخل خانه میروند. آنها فکر میکنند که این خانه قدیمی است، در حالی که خودشان شاهد حادث بودن آن هستند. همچنین ادعا میشود که وجود انبیا و اولیا قبل از پیدایش جهان نشاندهنده این است که زمان و عدد در عالم غیبی معنایی ندارد. در نهایت، نویسنده به دشواری و باریکی استدلالات طرف مقابل اشاره میکند و میگوید که دشواری اثبات قدیم بودن عالم بیشتر از اثبات حادث بودن آن است. دلیل این امر این است که شهادت بر حادث بودن جهان سادهتر و امکانپذیرتر از شهادت بر قدیم بودن آن است، زیرا برای شهادت بر نبودن چیزی، فرد باید شواهدی مبنی بر حضور دائمی در کنار آن داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.