گنجور

 
مشتاق اصفهانی

گر چو من از گلشن عشقش بدل جز خار نیست

ناله بلبل چرا چون ناله من زار نیست

گرنه با اغیار سرگرمی چو شمع امشب چرا

برنخیزد از دلم آهی که آتش بار نیست

نیست تنها خسته جان من که در اقلیم عشق

جز دل مجروح و غیر از سینه افکار نیست

از کنشت و کعبه‌ام چون کافر و مؤمن مجوی

عاشقم عاشق مرا با کفر و ایمان کار نیست

عاشقان محنت طلب اما کسی در کوی عشق

همچو من جویای رنج و طالب آزار نیست

مدعی نالد ز درد عشق اما از لبش

ناله‌ای کاید بگوشم ناله بیمار نیست

او بعاشق دشمن و من عاشقم نه بوالهوس

یار من با غیر از آن یار است و با من یار نیست

گلشن آرا گو در گلشن برویم وامکن

من چو بلبل زآن گلم نالان که در گلزار نیست

نیست ره در محفلش مشتاق را کین بارگاه

بارگاه شه بود اینجا گدا را بار نیست

 
 
 
فرخی سیستانی

اندرین گیتی به فضل و رادی او را یار نیست

جز کریمی و عطا بخشیدن او را کار نیست

تیز بازاری همی بینم سخا را نزد او

اینت بازاری که در گیتی چنین بازار نیست

از پی نام بلند و از پی جاه عریض

[...]

ناصرخسرو

جز جفا با اهل دانش مر فلک را کار نیست

زانکه دانا را سوی نادان بسی مقدار نیست

بد به سوی بد گراید نیک با نیک آرمد

این مر آن را جفت نی و آن مر این را یار نیست

مرد دانا بدرشید و چرخ نادان بد کنش

[...]

خواجه عبدالله انصاری

روز محشر عاشقان را با قیامت کار نیست

کار عاشق جز تماشای و صال یار نیست

از سر کویش اگر سوی بهشتم می برند

پای ننهم که در آنجا وعدهٔ دیدار نیست

قطران تبریزی

روز کوشیدن چو تیغت شیر جان او بار نیست

روز بخشیدن چو کفت ابر گوهر بار نیست

نابریده تیغ تو روز وغا پولاد نیست

نابسوده کف تو روز عطا دینار نیست

در خور گفتار هرکس مر ترا گفتار نیست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
امیر معزی

ذوالجلال‌ است آن‌ که در وصف جلالش بار نیست

هرچه خواهد آن‌ کند کاری برو دشوار نیست

ملک او را ابتدا و انتها و عزل نیست

ذات او را آفت و کیفیت و مقدار نیست

آن خداوندی‌ که هست او بی‌نیاز از بندگان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه