چون نخواهی نفسی کرد نگهداری من
چیست سعی اینقدر از بهر گرفتاری من
کردهام خوی بدردت چه کشم ناز طبیب
صحتی گو نبرد از پی بیماری من
نالهام از غم محرومی رهزن باشد
ورنه کس نیست درین ره بسبکباری من
من رنجور ز دردت چو نخواهم جان برد
گو کسی را نبود فکر پرستاری من
به از این باش به من گر بودت بنده هزار
که تو یک بنده نداری بوفاداری من
ناله زار من ای باد بگوشش مرسان
ترسم آزرده شود خاطرش از زاری من
گر نسازم بدل زار چه سازم مشتاق
دلبرم چون نکند ترک دلآزاری من
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از احساس درد و رنجی که از عشق و تنهایی متحمل میشود، سخن میگوید. او به کسی که به او وابسته است، اشاره میکند و میگوید که اگر او به او اهمیت ندهد، تمام تلاشهای او بیفایده خواهد بود. شاعر از وضعیت خود در برابر دکتر و درمان نیز یاد میکند و میگوید که حتی اگر بیمار باشد، کسی نیست که درباره حال او نگران باشد. او احساس میکند که در این مسیر از غم و اندوه، هیچکس را ندارد که از او حمایت کند. در نهایت، عشقش را بیان میکند و نگران است که اگر از ناراحتیهایش بگوید، ممکن است معشوقش آزرده خاطر شود. این شعر به عمق احساسات انسانی و تنهایی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی از من نگهداری کنی، پس چرا اینقدر برای من تلاش میکنی؟
هوش مصنوعی: برای تو زحمتها کشیدهام، اما چه فایده؟ ای پزشک مهربان، به درمان من بپرداز و نگذار دردهایم را بیشتر حس کنم.
هوش مصنوعی: نالههایم از غم و دلتنگی، باعث میشود تا دیگران به من توجه کنند، اما در واقع هیچکس در این مسیر نیست که بار سنگین من را احساس کند.
هوش مصنوعی: من به خاطر درد تو رنج میبرم و اگر جانم را هم از دست بدهم، کسی به فکر پرستاری من نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر هزار نفر هم برای من بنده باشند، باز بهتر از این است که تو یک بنده وفادار نداری.
هوش مصنوعی: ای باد، نالههای غمانگیز من را به گوش او نرسان، زیرا میترسم که از شدت اندوه من دلش بشکند و ناراحت شود.
هوش مصنوعی: اگر نتوانم قدمی بردارم، چه کار میتوانم بکنم؟ من عاشق دلبرم و او چطور میتواند دل مرا به درد آورد و رها کند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر به گوشت برسد درد من و زاری من
زحمت آید مگرت بر شب بیداری من
به تو ام ره ندهد بی تو نمی یارم بود
از گران جانی بخت است سبک ساری من
من ترا دارم و بی تو نتوان داشت مرا
[...]
می شود شاد دل او بدل آزاری من
هیچگه رحم ندارد بگرفتاری من
هست آیا زشما کس که کند یاری من
یا نخواهد ز پس عزت من خواری من
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.