نشاطانگیز آفاق است اگر صاحبدمی خندد
که گر صاحبدمی چون صبح خندد عالمی خندد
ندارد گر دلم بیم و امید هجر و وصل او
چرا چون شمع در بزمش دمی گرید دمی خندد
ز عشقت ناخوش و خوش بانشاط و الفتم چندان
که از هر شادیای گرید دلم وز هر غمی خندد
نگردد از غمم گر شادمان چون شیشه و ساغر،
چرا تا من نمیگریم به محفل او نمیخندد
ندارد تاب درد دوریت ور نه ز بیدردی
دلم آن ماتمی باشد که در هر ماتمی خندد
درین گلشن گل از ابر بهاری خندد و آن گل
به هرجا بیند از عشاق چشم تر نمیخندد
ز هجر و وصل بسیار و کم او کیست غیر از من
که از غم روزگاری گرید از شادی دمی خندد
به جز مشتاق از نیرنگ بازیهای عشق او
ندیدم کس ، به سوری گرید و از ماتمی خندد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و دلتنگی پرداخته و نشان میدهد که چگونه عشق میتواند انسان را هم شاد و هم غمگین کند. شاعر به کنایه میگوید که اگر یکی از عاشقان بخندد، جهانی به شادی میپردازد و از این رو بر اهمیت ارتباطات عاطفی تأکید دارد. او به تضاد شادی و غم در عشق اشاره میکند و میگوید که دلتنگی و شادی در وجود او به هم گره خوردهاند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که احساسات عاشقانه و نیرنگهای عشق، مختص او و دیگر عاشقان است و هیچکس مانند آنها نمیتواند همزمان از غم و شادی رنج ببرد و لذت ببرد.
هوش مصنوعی: اگر فردی خوشحال و خندهرو باشد، این شادی او میتواند به دیگران نیز منتقل شود و جو عمومی را شاداب کند. به گونهای که اگر یک نفر مانند صبح با خوشحالی بخندد، تمام جهان تحت تأثیر آن خنده شاد خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر دلم ترس و امید از جدایی و وصال او ندارد، پس چرا مانند شمع در مراسمش گاهی میگریم و گاهی میخندم؟
هوش مصنوعی: از عشق تو گاه دلم شاد و گاه ناخوش است، به طوری که از هر شادیای اشکم میریزد و از هر غمی میخندم.
هوش مصنوعی: غم من اجازه نمیدهد که از شادی دیگران لذت ببرم. از آنجایی که من غمگینم، محفل نیز خوشحال نمیشود. مانند شیشه و ساغری که بدون محتوای خود، نمیتوانند شاد باشند.
هوش مصنوعی: اگر نمیتوانم تحمل درد دوری تو را داشته باشم، پس نشانه بیدردی من این است که در هر مصیبتی، حتی در سوگ، شاد میزنم.
هوش مصنوعی: در این باغ، گلها در فصل بهار از باران شاد و خندان هستند، اما آن گلی که عشق را میبیند، هیچگاه نمیتواند با چشمانی مرطوب و غمگین لبخند بزند.
هوش مصنوعی: در روزگار پریشانی و دوستی، تنها من هستم که از غم میگریم و از شادی لحظهای لبخند میزنم.
هوش مصنوعی: جز کسانی که عاشق واقعی هستند، کسی را ندیدم که در بازیهای فریبی عشق او غمگین باشد؛ زیرا او در حالی که دیگران اشکش را میریزند، خود به شیوهای شاداب به بازی و پایکوبی مشغول است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر آن گلبرگ خندان در گلستانی دمی خندد
در آن گلشن گلی بر گلبن دیگر نمیخندد
ز عشرت زان گریزانم که از غم گریم ایامی
در این محفل به کام دل دمی گر بیغمی خندد
به عالم شادمان رندی زید کز هر غمی خندد
به او گر عالمی گریند او بر عالمی خندد
خوشا رندی که بر نیک و بد عالم همی خندد
به او گر عالمی خندند او بر عالمی خندد
خوش آن بیدل که یارش گر زند زخم ار نهد مرهم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.