گنجور

 
محتشم کاشانی

از آنم شکوه است از طول ایام پریشانی

که پایم کوته است از درگه نواب سلطانی

به تنگ آورده‌ام خاصان دیوان معلی را

من دیوانه از عرض حکایت‌های طولانی

به این امید کان افسانه‌ها چون بشنود سلطان

کند از چاره‌سازی در اهتزازم از خوش الحانی

در آفاق ارچه ممتازم ولی می‌خواهم از خلقم

به عنوان غلامی بیش ازین ممتاز گردانی

مرا حالا عوام‌الناس از خاصان درگاهت

نمی‌دانند برنهج سلف زان سان که می‌دانی

سگ کوی توام اما به این کز درگهت دورم

مرا کم قدر می‌دانند و بی‌صاحب ز نادانی

گهی اطلاق اخراجات بر من می‌کند عامل

برای خویش و نامش می‌کند اطلاق دیوانی

گهی می‌خواهد از من پیشکش بهر تو دریادل

که دست درفشانت عار دارد از زرافشانی

مرا آب و زمینی هست در کاشان که مال آن

ز بسیاری برونست از قیاس و فهم انسانی

زمینم روی گردآلود کز خاک درت دورست

دو چشمم آبیار آن زمین از اشگ رمانی

بلی آب و زمین این چنین را مال می‌باشد

ولی برعکس یعنی بخشش و انعام سلطانی

تو سلطان زبان دانی و د رمدح و ثنای تو

هزاران بلبل شیرین تکلم در غزل خوانی

چرا سرخیل آن خوش لهجه‌ها را در گلستانت

بود احوال یکسان با کلاغان دهستانی

نشاط انگیز تا باشد بساط بزم جمعیت

تو باشی در نشاط و کامرانی و طرب رانی

به بازار سخن تا محتشم گوهر گران سازد

به او دارد خدا لطف ولی سلطانی ارزانی

 
 
 
رودکی

ازو بی اندهی بگزین و شادی با تن آسانی

به تیمار جهان دل را چرا باید که بخسانی؟

قطران تبریزی

ایا خوشتر ز جان و دل! همه رنج دل و جانی

به رنج تن شدم خرسند اگر دل را نرنجانی

شود بی جان تنم یکسر چو تو لختی بیازاری

تن از آزار جان پیچد تنم را زین قبل جانی؟

اگر چه جانی از انسی همیشه بر حذر باشد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قطران تبریزی
امیر معزی

نگارا ماه‌ گردونی سوارا سرو بستانی

دل از دست خردمندان به ماه و سرو بستانی

اگر گردون بود مرکب به طلعت ماه‌ گردونی

وگر بستان بود مجلس به قامت سرو بستانی

به آن زلفین شورانگیز مشک‌ اندوده زنجیری

[...]

سنایی

مسلمانان مسلمانان مسلمانی مسلمانی

ازین آیین بی‌دینان پشیمانی پشیمانی

مسلمانی کنون اسمیست بر عرفی و عاداتی

دریغا کو مسلمانی دریغا کو مسلمانی

فرو شد آفتاب دین برآمد روز بی‌دینان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
وطواط

زهی جاهت فریدونی ، زهی ملکت سلیمانی

به عون تو مسلم شد ز هر آفت مسلمانی

غلط گفتم ، خطا کردم، کجا آید به چشم اندر

تو را جاه فریدونی، تو را ملک سلیمانی؟

نجوید دهر جز از رسم تو آثار فرخنده

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه