تا هست جهان به کام خان باد
خان کامستان و کامران باد
تا هست زمانهٔ آن یگانه
سر خیل اعاظم زمان باد
هر بندهٔ بارگه نشینش
در مرتبهٔ باد شه نشان باد
خشت ته فرش آستانش
بر تارک هفتم آسمان باد
ماوای همای دولت او
بالاتر از این نه آشیان باد
ذاتش که یگانهٔ زمانه است
ز آفات زمانه در امان باد
دستش که همیشه تاجبخش است
افسر نه فرق فرقدان باد
اقبال که مطلقالعنان است
با او همهوقت همعنان باد
نصرت ز پی عساکر او
پیوسته چو بیروان روان باد
فتحش به ملازمت شب و روز
در سلسلهٔ ملازمان باد
هر فتح که رخ نماید از خان
فتحی دگر از قفای آن باد
از خیل غنیم او غنیمت
در لشگر وی جهان جهان باد
خصمش که ز عمر میکشد رنج
منت کش مرگ ناگهان باد
امروز چو شاه محتشم اوست
لطفیش به محتشم نهان باد
او باقی و دولتش مقارن
بادولت صاحب الزمان باد
این نظم بدیهه چون دعائیست
معروض به خان نکتهدان باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خواجه دل تو شادمان باد
جان تو همیشه در امان باد
این رای سفر که یش داری
بر تو به خوشی چو بوستان باد
شادی و سلامتی و رادی
[...]
بخت تو بهار بی خزان باد
عالم ز تو رشگ بوستان باد
گردون همه چشم باد از انجم
وز چشم بدت نگاهبان باد
قدرت که براق اوج پوی است
[...]
خرم ملکش چو گلستان باد
گلزار وی ایمن از خزان باد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.