گر باده دهد بر باد مرا
از غم بکند آزاد مرا
آن دل که بود از باده خراب
خوشتر ز هزار آباد مرا
ای شاخۀ شمشاد از غم تو
شادم چه نخواهی شاد مرا
ای شاه قلمرو دل چه خوشست
بیداد ترا، فریاد مرا
سودای تو شیرۀ جان منست
با عشق تو مادر زاد مرا
بیمی نکنم از سیل فنا
گر بر کند از بنیاد مرا
من مفتقرم کاین شور و نوا
آن غنچۀ خندان داد مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عمیق شاعر نسبت به عشق و زندگی است. شاعر میگوید که اگر از طرف معشوقش بادهای به او داده شود، احساس آزادی و شادی خواهد کرد و غمهایش از بین میرود. او به عشقش اشاره میکند که تنها با یاد آن دلی شاد و خرم میشود. همچنین، شاعر به زیبایی و دلانگیزی عشق اشاره میکند و بیان میکند که هیچ ترسی از فنا و زوال ندارد، زیرا شور و شوق عشق او را زنده نگه میدارد. در نهایت، شاعر از زیبایی لحظههای شادابی که عشق به او داده، شگفتزده است.
هوش مصنوعی: اگر شراب به من بدهند، مرا از غمهای زندگی رها میکند و آزاد میسازد.
هوش مصنوعی: دلِ مست و خراب، به مراتب از هزاران سرزمین آباد، برای من دلپذیرتر است.
هوش مصنوعی: ای شاخه شمشاد، من از اندوه تو خوشحالم، هرچند تو هیچ علاقهای به شادی من نداری.
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که دلها را در اختیار داری، چقدر خوب است که ظلم تو بر من فریاد میزند.
هوش مصنوعی: عشق و آرزوی تو تمام وجودم را پر کرده است و وابستگی به تو برای من به اندازهای عمیق و طبیعی است که گویی از بدو تولد با آن همراه بودهام.
هوش مصنوعی: من از ویرانی و نابودی نمیترسم اگرچه که ممکن است موجب از بین رفتن من شود.
هوش مصنوعی: من بینیاز نیستم که این زیبایی و شادی را به من داده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.