برقی از غمزۀ مستی زد
آتش در خرمن هستی زد
تا فتنۀ آن رخ جلوه نمود
بنیاد مرا چه شکستی زد
هندوی دو زلفش آشوبی
در جان یگانه پرستی زد
رفتم که ببوسم پایش را
از بی لطفی سر دستی زد
بالای بلندش را نازم
کز ناز قدم بر پستی زد
صد همچو مفتقر خود را
تیری بفکند و بشستی زد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.