ای که بر اوج نه فلک دام هوس فکندهای
بر لب بام یار من پر نزند پرندهای
نبست براق عقل را ره به رواق بزم او
رفته بوادی فنا رفرف هر روندهای
بسته کمان ابروان راه خیال رهروان
ناز خدنگ غمزهاش بازوی هر زنندهای
بندۀ آن لب و دهان زندۀ جاودان بود
نیست یکیش عشق جز زندهٔ یار زندهای
بستۀ بند او بود رستۀ هر تعلقی
خستهٔ درد او بود داروی هر گزندهای
دشمن یوسف دلت گرگ طبیعت است و بس
نیست به نزد عارفان بدتر از آن درندهای
چشمهٔ نوش بایدت همت خضر میطلب
نیست زلال زندگی در خور هر روندهای
مفتقرا متاب رو هیچ ز بند بندگی
جز به طریق بندگی خواجه نگشته بندهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.