گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عطار

ای جانِ من سوخته دل زندهٔ تو

وز خجلت فعل خود سرافکندهٔ تو

بپذیر مرا که جزتو کس نیست مرا

گر نپذیری کجا رود بندهٔ تو

میرداماد

ای دوست منم ز جرم شرمنده تو

مخلوق تو وسگ تو وبنده تو

در عالم عشق جان من مرده تو

در هر دو جهان روان من زنده تو

واعظ قزوینی

واعظ چه کسست؟ کمترین بنده تو!

مسکین تو، محتاج تو، افگنده تو!

تو خواجه دلنواز بخشنده من

من بنده روسیاه شرمنده تو

نیر تبریزی

ای شوکت ایزدی برازندۀ تو

جز تو همه ماسوای حق زندۀ تو

از کار من خسته تغافل تا کی

آخر نه توئی خدا و من بندۀ تو

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه