گنجور

 
میلی

بر سر مژگان هجوم اشک گلگون من است

گریه را هنگامه گرم از گرمی خون من است

یک دو روزی شد که دیر از خانه می‌آید برون

ظاهرا تاثیر شوق روزافزون من است

زودم از بالین برفت امروز آن بدخو، مگر

بر امید مرگم از حال دگرگون من است؟

غیر را با خود به بزمش بردم وآن دلفریب

منّتی دارد به من،‌ با آنکه ممنون من است

می‌دهد میلی نهال آه من از سرو یاد

تا خیال قامتش در طبع موزون من است