ز من در شکوه آن شوخ بلا بودهست، دانستم
رقیبان را سر جنگ از کجا بودهست، دانستم
به مجلس صحبت او با رقیبان گرم بود امشب
به ایشان پیش ازین هم آشنا بودهست، دانستم
در آغاز محبّت چند روزی کز وی آسودم
فریبش مانع جور و جفا بودهست، دانستم
رقیبان در تماشا بودهاند از دور و من غافل
تغافلهای امروز از کجا بودهست، دانستم
نشد تغییر در اطوار آن غیر آشنا پیدا
قبول التماسم از حیا بودهست، دانستم
رقیبان حیلهگر، او ساده دل، من تهمت آلوده
زمن بیگانه تا غایت چرا بودهست، دانستم
به مجلس بازآمد یار بعد از رفتن میلی
ازآن رفتن چه او را مدّعا بودهست، دانستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.