گنجور

 
میلی

هزار شکوه، گر از یار بوده است مرا

به او چه زهره اظهار بوده است مرا

کسی به صد هنرم کرده رد، که تا امروز

به کل عیب، خریدار بوده است مرا

مرنج، چشم اگر از تو بر نمی دارم

که آرزوی تو بسیار بوده است مرا

به داغهای تو اکنون خوشم به نومیدی

که پیش ازین گله ز آزار بوده است مرا

کنون ز بهر تو صد ناخوش از کسی شنوم

که از خوشامد او عار بوده است مرا

چو بی توام اجل آسوده ساخت، دانستم

که دوری تو چه دشوار بوده است مرا

فتاد با تو سر و کار میلی و دانست

که با چه سنگدلی کار بوده است مرا

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode