گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مسعود سعد سلمان

ای دو زلفت چو ماه در آخر

وی رخانت چو مشک در اول

احول اکحلی و متفقند

خلق در حسن احول اکحل

شده بار دگر کسی هم جفت

کرده با دیگری مرا تو بدل

گر مرا نیستی امید وصال

نیمی جفت یار دان به مثل

یک دو بینی همی و این نه شگفت

یک دو بیند همی به چشم احول

 
 
 

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه

منوچهری

گر ندانی ز زاغور بلبل

بنگرش گاه نغمه و غلغل

مسعود سعد سلمان

طبل از وصل تو چنان نالد

که من اندر فراق روح کسل

من روا دارم و همی گویم

که روا داری ای نگار چگل

کاسه سازم تو را ز تارک سر

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
ابوالفرج رونی

آمد از حوت برنهاده ثقل

پیشوای ستارگان به حمل

پر لطایف نموده عرض هوا

در طرایف گرفته طول جبل

کرده بر آب و باد و خاک طباع

[...]