ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی
ای دم سردی تو ای دل از دم گرمی
ای عشق خمش باش که بس بی شرمی
ای هجر برو که سخت بی آزرمی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای غم سختی تو ای دل از غم نرمی
ای دم سردی تو ای دل از دم گرمی
ای عشق خمش باش که بس بی شرمی
ای هجر برو که سخت بی آزرمی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای کاش من آن دو زلف عنبر برمی
تا بر رخ او زمان زمان بگذرمی
ای کاش من آن دو لعل چون شکرمی
تا از دهن نوش تو می بر خورمی
بیدل نیمی گر به رخت بنگرمی
گمره نیمی گر به درت بگذرمی
غمخوار توام کاش تو را درخورمی
گر درخورمی تو را چرا غم خورمی
گر با من دُردخواره داری سرِ می
قارون شوی امشب چو من از گوهر می
دل یک تنه و لشکر غم بیعدد است
لابد مددی بیابد از ساغر می
ای کمتر مهمانیت آب گرمی
کز لذت آن مست شود بیشرمی
ای خالق گردون به خودم مهمان کن
گردون به کجا برد به آب گرمی
تا تاجِ ولایت علی بر سرمی
هر روز ز روزِ رفته نیکوترمی
صد شکر که این که پیشوا، حیدرمی
از فضل خدا و پاکی مادرمی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.