گنجور

 
اثیر اخسیکتی

گر با من دُردخواره داری سرِ می

قارون شوی امشب چو من از گوهر می

دل یک تنه و لشکر غم بیعدد است

لابد مددی بیابد از ساغر می

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode