|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات درونی خود سخن میگوید. او به دلیل مشکلات و غمهایی که در زندگیاش دارد، خود را از جهان جدا کرده و در ماتم و اندوه غرق شده است. او نمیخواهد دیگران بگویند که هنوز خود را میشناسد، چون درگیر بیم و امیدهایش شده و از این دنیا دلتنگ است.
هوش مصنوعی: امروز به خاطر غم و اندوهی که دارم، نمیتوانند بگویند که من خودم هستم.
هوش مصنوعی: از ترس و امید به شادی و غم، دلم را از دنیا کنار گذاشتم و آرام نشستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بستم دم مار و دم عقرب بستم
نیش و دمشان بیکدگر پیوستم
شجن قرنین قرنین خواندم
بر نوح نبی سلام دادم رستم
عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم
نومیدی جان به درد دل در بستم
اکنون ز نشاط وصل تو برجستم
از پای درافتم ار نگیری دستم
گر در مستی حمایلت بشکستم
صد گوی زرین بدل خرم بفرستم
از گفتن سرّ تو دهان بر بستم
هر چند که دهزبان چو سوسن هستم
زان روز که در صدر خودی بنشستم
تا بنشستم به بیخودی پیوستم
دریای عدم شش جهتم بگرفتهست
من، یک شبنم، چه گونه گویم: هستم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.