|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تمجید از شاه علاء و خوشامد به نوروز اشاره دارد. شاعر به تاریکی شب که به روز روشن پایان میدهد، اشاره میکند و برای دشمنان کشور آرزوی بدبختی میکند.
هوش مصنوعی: ای شاه بزرگ و با شکوه، امروز که روزی نورانی است، نشانهای از خزان دیده نمیشود.
هوش مصنوعی: شب تاریک دوباره برگشته و روز روشن پایان یافته است؛ بر دشمنان، باد خوش شانسی و پیروزی بوزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن تاب که من دانم و تو ای دل سوز
ای دوست شب و روز ز دل میافروز
نی نی که غلط گفتم ای عشق آموز
عشق تو و سودای تو آنگه شب و روز
ای زلف تو بر رخ تو همچون شب و روز
ما از تو بعیدیم به عید نوروز
هم عید خجسته باد و هم نوروزت
بازآی و نشین به گلشن جان افروز
نوروز تو سعد باد و فرخّ، بهروز
دیدار تو خاص و عام را بزمافروز
تا بر نفتد عادت نوروز از دهر
هر روز تو باد از سعادت نوروز
قدسی، منم و دلی چو آتش همه سوز
رنگم ز شراب عافیت، گو مفروز
بر غمزده جز بخت سیه نیست شگون
محروم بود ز شعله پروانه به روز
ای بزم ترا ساغر می مجمره سوز
هر روز ز ایام تو روز نوروز
از گلشن اقبال تو کان خرم باد
خورشید بود یک گل بستان افروز
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.